هیچ چیز شرم آورتر از این نیست که ببینید کسی دارد کاری را انجام می دهد که پیش از آن می گفتید شدنی نیست. سام اوینگ

اگر از تفکر امکان گرا استفاده کنید سطح آرزوهایتان از تپه ای کوچک به کوهی بلند تبدیل می شوند، و چون به چیزهایی که شدنی هستند می اندیشید، خود را در موقعیت رسیدن به آنها قرار می دهید.

تفکر امکان گرا چگونه به موفقیت بیشتر شما کمک می کند؟

کسانی که به تفکر امکان گرا رغبت نشان می دهند، از آن جایی که ایمان دارند برای هر شرایطی راه حلی وجود دارد، موفق به انجام کارهایی می شوند که در ابتدا غیرممکن به نظر می آید. در تفکر امکان گرا منافع بسیاری وجود دارد:

1. تفکر امکان گرا توانایی های شما را افزایش می دهد

وقتی ایمان دارید که می توانید کاری دشوار را انجام دهید – و البته موفق می شوید – درها به روی شما باز می شوند. چقدر مایلید در برابر آرزوهایتان «نه» بگویید؟ آیا اگر مردم به شما بگویند این کار شدنی نیست، به راحتی تحت تأثیر قرار می گیرید و دلسرد می شوید؟ یا احتمالا انگیزه تان چندین برابر می شود؟

2. تفکر امکان گرا فرصتها و انسانها را به سوی شما می کشاند

کسانی که بزرگ فکر می کنند، افراد بزرگ را به سوی خود می کشانند. اگر می خواهید به موارد بزرگ برسید، باید به تفکر امکان گرا روی بیاورید. چه کسانی به سوی شما کشیده می شوند؟ آنها مثبت اندیش هستند یا منفی باف؟ نظرتان دربارهی موقعیت کنونی تان چیست؟

3. تفکر امکان گرا توانمندی های دیگران را هم افزایش می دهد

کسانی که تفکر امکان گرا دارند و کارهایی بزرگی انجام می دهند، برای دیگران نیز توانمندی هایی به وجود می آورند. این خاصیتی واگیردار است، پس این اتفاق می افتد. وقتی در میان افرادی هستید که به خوبی به تفکر امکان گرا عمل کرده اند، اعتماد به نفس بیشتر و فکر بزرگ تری پیدا می کنید. چه کسانی در زندگی تان به سبب مثبت اندیش بودن یا باورداشتن توانایی شما موجب شده اند موقعیت هایی را برای خودتان به وجود آورید؟ این افراد چه اثری بر شما گذاشته اند؟

4. تفکر امکان گرا باعث می شود به رؤیاهای بزرگ بیندیشید

مهم نیست تخصصتان چیست؟ تفکر امکان گرا کمک می کند افق دید خود را گسترش دهید و رؤیاهای بزرگتر داشته باشید. پروفسور «دیوید جی. شوارتز». بر این باور است که «متفکران بزرگ در ایجاد چشم اندازی مثبت، آینده نگر و خوشبینانه در خود و دیگران تخصص دارند. اگر به تفکر امکان گرا عمل کنید، سطح رؤیاهایتان از یک تپهی کوچک خاک به کوهی بلند تبدیل می شوند و از آن جایی که به امکان پذیر بودن ایمان دارید، خودتان را در موقعیتی قرار میدهید که به آنها برسید. خود را در معرض موقعیت های بزرگتر قرار دهید. اگر درصد شکست را خیلی پایین در نظر بگیریم، چه آرزویی را دنبال می کنید تا به آن برسید؟

5. تفکر امکان گرا باعث می شود از سطح متوسط و معمول فراتر روید

در دهه ۱۹۷۰ میلادی، زمانی که قیمت نفت سر به فلک کشیده بود، خودروسازان تلاش می کردند محصولات کم مصرف به بازار عرضه کنند. یکی از این سازندگان، از مهندسان ارشد خود خواست وزن خودروهای طراحی شده را به شدت پایین بیاورند. آنها روی این مشکل کار کردند و به دنبال راه حلی برای آن بودند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که این طرح شدنی نیست، هزینه ی بسیاری دارد و ممکن است امنیت خودرو را کاهش دهد.

اما راه حل این خودروساز چه بود؟ او حل کردن این مسئله را به مهندسان کم تجربه تر سپرد. این گروه راههای مختلفی برای کم کردن وزن خودروها پیدا کردند. آنها باور داشتند که راه حل این مشکل دست یافتنی است، بنابراین توانستند این کار را انجام دهند. هنگامی که برچسب «غیرممکن» را از کاری برمی دارید، قابلیت خود را از سطح متوسط ارتقا داده اید.

6. تفکر امکان گرا به شما انرژی می دهد

بین تفکر امکان گرا و میزان انرژی فرد، ارتباط مستقیمی وجود دارد. آیا می توانید کسی را پیدا کنید که از فکر کردن به شکست، انرژی کسب کند؟ اگر می دانید کاری به نتیجه نمی رسد، دوست دارید چه میزان وقت و انرژی برای آن صرف کنید؟ هیچ کس به دنبال کاری که نتیجه اش شکست است نمی رود. مطمئنا در کاری سرمایه گذاری خواهید کرد که معتقدید به نتیجه می رسد. هنگامی که به تفکر امکان گرا عمل می کنید، به خودتان ایمان خواهید آورد و همین به شما انرژی می دهد.

7. تفکر امکان گرا شما را از تسلیم شدن باز می دارد

افرادی که به تفکر امکان گرا عمل می کنند، ایمان دارند که موفق خواهند شد. «دنیس ویتلی» نویسنده ی کتاب «روانشناسی موفقیت» می گوید: «افرادی که در زندگیشان برنده هستند، همواره به این جملات می اندیشند که:

  • «من می توانم»
  • «انجامش خواهم داد»
  • «من هستم»

اما در طرف دیگر، افراد ناموفقی هستند که افکار ضعیفشان را به کارهایی که می بایست در گذشته انجام می دادند اما ندادند، گره می زنند. اگر بر این باور هستید که نمی توانید کاری انجام دهید، دیگر مهم نیست که چقدر سخت تلاش می کنید، چون خیلی زودتر از اینها شکست خورده اید. اما اگر ایمان دارید که می توانید، بخش اعظمی از این نبرد را پیروز شده اید.

چگونه به تفکر امکان گرا دست یابیم؟

اگر ذاتا فردی مثبت اندیش هستید و به تازگی تفکر امکان گرا را شروع کرده اید، پس با من در این مسیر همسفر شده اید. اگر تفکر شما بیشتر بدبینانه است، بگذارید این سؤال را از شما بپرسم: چند فرد بسیار موفق را می شناسید که به بدبینی خود ادامه داده باشند؟ چند فرد منفی باف را می شناسید که خلاف تفکر امکان گرا عمل کرده اند و به اهدافی بزرگ رسیده اند؟… هیچ کس!

کسانی که بدبین هستند، تنها دو انتخاب پیش روی خود دارند. می توانند انتظار بدترین سناریو را داشته باشند و مدام آن را تجربه کنند یا فکرشان را تغییر دهند. جورج لوکاس همین کار را انجام داد. باور کنید یا نه، هر چند لوکاس فردی بود که به تفکر امکان گرا عمل کرد، ذاتا مثبت اندیش نبود. او می گوید: «بسیار بدبین هستم، و تصور می کنم تنها راه مقابله با آن، خوش بینی است. در واقع، او تصمیم گرفت مثبت اندیش باشد.

اگر می خواهید تفکر امکان گرا برای شما نتیجه بخش باشد، این توصیه ها را دنبال کنید:

1. روی غیرممکن ها متمرکز نشوید

نخستین گام در تفکر امکان گرا این است که دیگر به دنبال ابعاد منفی سناریوهای مختلف نباشید. «باب روتلا» ، روانشناس ورزشی می گوید: «به مردم می گویم اگر نمی خواهید مثبت اندیش باشید، مشکلی نیست، دست کم افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید؛ بنابراین هر آنچه در ذهن شما باقی می ماند، خوب خواهد بود.»

اگر به تازگی وارد فرایند تفکر امکان گرا ش ده اید، باید خودتان را وادار کنید نداهای منفی را که گاه و بی گاه در ذهنتان میشنوید، فراموش کنید. وقتی ناخودآگاه ذهنتان به سوی موارد منفی و نشانه های احتمال وقوع آنها می رود و از به نتیجه رسیدن آنها جلوگیری می کند، آنها را بنویسید، لحظه ای درنگ کنید و به خودتان بگویید: «دیگر ادامه نده.» س پس از خودتان بپرسید: «ابعاد مثبت این مسئله چیست؟» همین باعث حرکت شما می شود. بنابراین اگر بزرگترین مشکل شما منفی نگری است و همواره پیش از شروع هر کاری جملات منفی از زبان شما بیرون می آید، از یکی از دوستان یا اعضای خانواده بخواهید هر زمان افکار منفی را بروز دادید، به شما هشدار دهد.

2. از کارشناسان فاصله بگیرید

افراد بسیار محتاطی که دوست دارند آنها را «کارشناس» بنامیم کاری بیشتر از نابودی رؤیاهای مردم انجام نمی دهند. برعکس این افراد، کسانی که به تفکر امکان گرا عمل می کنند تمایل چندانی ندارند که هر چیزی را غیرممکن بدانند. «ورنر ون براون»، یکی از نوابغ موشک سازی می گوید: «آموخته ام از کلمه “غیرممکن” بسیار محتاطانه استفاده کنم.» اگر می خواهید به توصیه یک کارشناس گوش کنید، به گفته ی «جان اندرو هلمز» توجه کنید که می گفت: «هرگز به یک فرد کم س  و سال نگویید این کار شدنی نیست. خداوند متعال قرنها منتظر فردی ناآگاه از هر گونه غیرممکن است تا آن کار را از طریق او به انجام برساند. اگر می خواهید توفیقی به دست آورید، بگذارید این باور در ش ما به وجود آید که این کار شدنی است، مهم نیست که کارشناسان چه می گویند.

3. در هر شرایطی به دنبال فرصت های مناسب باشید

عمل به تفکر امکان گرا تنها این نیست که منفی نگر نباشید، بلکه باید بدون توجه به شرایط، به دنبال فرصت های مناسب باشید. به تازگی از «دن سودر کوئیست»، رئیس پیشین فروشگاه های زنجیره ای «وال مارت» داستان جالبی شنیدم که نشان میدهد چطور شخصی می تواند در هر موقعیتی امکانات مثبت را پیدا کند. سودر کوئیست برای افتتاح چندین فروشگاه جدید، با یکی از دوستان خود به نام «والتون» به شهر هانتسویل از ایالت آلاباما رفته بود. والتون به او پیشنهاد داد به تماشای مسابقه ای بروند. سودرکوئیست ماجرا را این طور نقل می کند:

ما به یکی از فروشگاه ها رفتیم و باید بگویم که یکی از بدترین فروشگاه هایی بود که در عمرم دیده بودم. افتضاح بود. اصلا مشتری نداشت. هیچ فردی برای کمک و پاسخگویی در کار نبود. راهروها کثیف و پر از کالاهای به هم ریخته و قفسه ها خالی و نامرتب بودند. واقعا افتضاح بود. والتون از یک س مت رفت و من از سمت دیگر و کنار یک راهرو همدیگر را دیدیم. به من گفت: «نظرت چیه دن؟»
گفتم: «سم، این بدترین فروشگاهیه که تا به حال دیدم. راهروها را دیدی؟» گفت: «دن، قفسه ی جوراب شلواریها رو دیدی؟» گفتم: «نه ندیدم، اگر یادت باشه من به راهروی دیگری رفته بودم. ندیدمش.)
گفت: «دن، بهترین قفسه ی جوراب شلواری بود که تا به حال دیدم. قفسه را در آوردم و نام سازنده اش را دیدم. وقتی برگشتیم باید با سازنده اش تماس بگیری و خواهش کنی که از آن قفسه در فروشگاه ما نصب کند. این بهترین مدلی بود که تا حالا دیدم!»
من گیج شده بودم اما او ادامه داد: «لوازم آرایش مخصوص پوست های تیره را دیدی؟»
گفتم: «سم، حتما اون هم بغل قفسه ی جوراب شلواریها بوده چون اصلا چنین چیزی ندیدم.)
گفت: «ما فقط چهار قلم لوازم آرایش برای پوست های شرقی و تیره داریم در حالی که اینها دوازده قلم دارند. ما این گونه قطعا از بازار جا می مانیم. من اسم چند نفر از پخش کننده های این لوازم آرایش را نوشتم. می خواهم به محض برگشتن با مسئول خرید لوازم آرایشمان صحبت کنی تا محصولات این شرکت ها را هم بگیریم. واقعا لازمه که لوازم آرایش خودمان را گسترش دهیم.)
البته پس از این ماجرا س ام والتون به روی من نیاورد و به من نگفت: «دن حالا چه درسی از این موضوع گرفتی؟» او از طریق دیگری به من تلنگر زده بود، با گشتن در پی چیزهای خوب، پیدا کردن راههای پیشرفت، تلاش برای تعالی و برتری.
این که دنبال ایرادات و بدیهای کارهای دیگران بگردیم شاید کار راحتی باشد. اما یکی از ویژگی های مدیریت که او عملا به من نشان داد و من هرگز آن را از یاد نمی برم، این است که در کارهای دیگران به دنبال چیزهای خوب و ایده های جدید بگردیم و ببینیم که چطور می توانیم آنها را برای ارتقای کار خود استفاده کنیم.
نیازی نیست هوش بالا یا تجربه ی طولانی داشته باشیم تا بتوانیم در هر شرایطی فرصت مناسب را بیابیم. تنها به نگرش درست نیاز داریم که هر فردی می تواند آن را بیاموزد.

4. رؤیاهایتان را کمی بزرگتر کنید

یکی از بهترین روش های یادگیری تفکر امکان گرا این است که از خودتان بخواهید آرزوهایی بزرگتر از حالت عادی داشته باشید. بگذارید روراست باشیم؛ بیشتر مردم آرزوهایی بسیار کوچک دارند و ارزش خود را پایین می آورند. «هنری کورتیس» می گوید:
تا جایی که می توانید برنامه هایی ش گفت انگیز طرح ریزی کنید، چون در 25 سال آتی متوسط به نظر می رسند. آرزوهایتان را ده برابر بزرگتر از زمانی که برای آنها برنامه ریزی می کنید قرار دهید، چه بسا 25 سال بعد به خودتان بگویید چرا پنجاه برابر بزرگتر نبودند.)
اگر خودتان را وادار کنید که برای پیشرفت کردن بلندپروازانه تر آرزو کنید و شرکت تان را کمی بزرگتر از این تصور نمایید و نیز اهدافتان را دست کم یک پله فراتر از آنچه انتظار دارید قرار دهید، محکوم به پیشرفت خواهید بود. این کار شما را در موقعیتی قرار خواهد داد که به فرصت های بیشتری توجه کنید.

5. وضعیت فعلی خود را به چالش بکشید

بیشتر مردم هم دوست دارند در طول زندگیشان پیشرفت کنند و هم به دنبال آرامش و ثبات در موقعیت خود هستند. اما نمی توانید در مسیر پیشرفت باشید و همزمان بدون تغییر باقی بمانید. پیشرفت مستلزم تغییر است و تغییر، به چالش کشیدن وضعیت فعلی است. اگر دنبال فرصتهای بزرگتر هستید، به امید آنچه اکنون در اختیار دارید، نباشید.
هنگامی که به دنبال فرصت های بیشتری برای خود، خانواده و سازمانتان هستید – البته لطفا مواظب چالش هایی که دیگران برای ش ما ایجاد خواهند کرد هم باشید – در نظر داشته باشید که در همین لحظه، افراد دیگری در کشور شما یا در نقطه ی دیگری از دنیا به تفکر امکان گرا ایمان دارند و از این راه با سرطان دست و پنجه نرم می کنند، منابع جدیدی از انرژی می یابند، به انسانهای گرسنه غذا میدهند و کیفیت زندگی خود و دیگران را ارتقا می بخشند. آنها با وضعیتی که در آن هستند در نبردند؛ شما هم باید این گونه باشید.

6. از کسانی که به موفقیت های بزرگ رسیده اند، الهام بگیرید

با مطالعه داستان موفقیت های بزرگ دیگران، نکات بسیاری درباره ی تفکر امکان گرا خواهید آموخت. همان طور که برای مثال جورج لوکاس را معرفی کردم. شاید او هیچ سنخیتی با شما نداشته باشد، یا شما به صنعت سینما علاقه ای نداشته باشید (من به فیلم های علمی- تخیلی علاقه ای ندارم اما لوكاس را به این خاطر که از فکرش استفاده می کند، تصور خلاقانه ای دارد و تجارتی را بنیان نهاده است، می ستایم؛ البته فیلمهای او هم جالب هستند. افراد بسیاری چنین هستند، پس چند تن از آنها را بیابید و داستان زندگی شان را بخوانید؛ افرادی با نگرش «رابرت اف. کندی» که در توصیف جورج برنارد شاو» می گوید: «برخی از افراد چیزهای مختلف را آن گونه که وجود دارند می بینند و می پرسند: “چرا؟” اما من چیزهایی را که هرگز نبوده اند تصور می کنم و با خودم می گویم “چرا که نه؟!”)

چگونه تفکر امکان گرا را اجرا کنیم؟

1. نقطه تمرکز خود را تغییر دهید

معمولا افکار شما به کدام سمت کشیده می شود؟ آیا روی موقعیت های ممکن تمرکز می کنید؟ آیا آرزو دارید نتایج مثبتی از عملکرد شما حاصل شود یا ذاتا تصور می کنید هر چیزی می تواند در مسیر اشتباه قرار گیرد؟
برخی از کسانی که به خوبی از تفکر واقع گرا بهره می برند، نمی توانند به راحتی با تفکر امکان گرا کنار بیایند. اگر ش ما هم این گونه هستید، باید روی چیز دیگری تمرکز کنید. هنوز هم می توانید به بدترین سناریوها فکر کنید، اما باید دو کار را به
طور منظم انجام دهید: نخست زمانی را به طور یکسان به بهترین و بدترین سناریو اختصاص دهید و روی آنها فکر کنید؛ این کار کمک می کند از منفی بافی دور شوید. دوم، این که با تمرکز روی بدترین سناریو، با مثبت اندیشی راه حل هایی برای آنها بیابید. این فرایند را تکرار کنید. در نهایت، خود را در مسیر مثبت بودن می بینید.

2. رؤیاهای بزرگ داشته باشید

اگر ذاتا به رؤیاهای بزرگ تمایل دارید، بسیار عالی است. همین روند را ادامه دهید و به یاد داشته باشید رؤیاهایتان را ثبت کنید. اگر اغلب رؤیاهای بزرگ نداشته اید، از هم اکنون شروع کنید. زمانی را برای این کار در نظر بگیرید. اجازه دهید ذهنتان آزادانه فعالیت کند. اگر لازم است
، دوران کودکی تان را به خاطر آورید و ببینید در آن زمان چه رؤیاهایی داشتید. دوست داشتید چه کارهایی را انجام دهید؟ ایده هایتان را از نو بسازید، در بین آنها حرکت کنید و دوباره آنها را در رؤیاهایتان بگنجانید. هدف این است که دوباره رویاپردازی کنید.
شاید تمام آرزوهای دوران کودکی هم اکنون امکان پذیر نباشند (اگرچه بسیاری از آنها ش دنی هستند، اگر شما بخواهید و حاضر باشید بهای آن را هم بپردازید.) بنابراین ابتدا روی چیزی که به راستی می خواهید انجام دهید، متمرکز شوید. رؤیای شما چیست؟ اگر نگران شکست خوردن یا تمسخر دیگران نبودید، امروز چه کارهایی را انجام میدادید؟ آنها را بنویسید و ببینید برای تحققشان چه چیزهایی نیاز دارید.

3. از انسانهای منفی باف دوری کنید

دنیای ما پر است از عواملی که آرزوهای ما را نابود می کنند و انسانهایی که ذاتا منفی نگر هستند. اگر می خواهید به تفکر امکان گرا عمل کنید، باید تا حد ممکن، از این افراد بگیرید. اگر نمی توانید، دست کم ارتباطتان با آنها را به حداقل برسانید. به هیچ وجه نباید آرزوهایتان را با آنها در میان بگذارید.
یکی از موارد خاص این قانون، حضور فرد منفی باف در خانواده ی ش ما است. اگر همسر یا یکی از فرزندان شما بسیار منفی باف است، باید با هم تلاش کنید که منفی نگری را کاهش دهید. این کار بسیار دشوار خواهد بود، اما ارزش مبارزه
کردن را دارد.

4. شرح حال الهام بخش افراد مثبت اندیش را مطالعه کنید

این هفته، ماجرای زندگی کسی را بخوانید که به او اعتقاد دارید. اگر وقت و انرژی کافی دارید، دو یا سه زندگی نامه از افراد مشابه را مطالعه کنید. دقت کنید که آنها چگونه توانسته اند انرژی حاصل از تفکر امکان گرا را در اختیار خود بگیرند و در سرتاسر زندگی شان به کار ببرند. در نهایت، سه تا پنج اصل کلی یا تجربه در زندگی آنها را که می توانید در زندگی خود به کار ببرید، یادداشت کنید.

تمرینی برای تفکر امکان گرا

1. مشکلی را که هم اکنون با آن درگیر هستید، یادداشت کنید؛ چیزی که حل
شدن آن غیرممکن به نظر می رسد.

2. جملات زیر را کامل کنید. اما چه می شود اگر
یا اگر
یا اگر
یا اگر
و یا اگر