توانایی شما برای خوب گوش دادن به یک گفتگوی اجتماعی یا شغلی، می‌تواند مهارت مناسبی برای ایجاد ارتباط صحیح با دیگران شود و به شما در این کار کمک کند. یکی از مهمترین خصوصیات یک فرد پیشرو و لیدر، قابلیت و توانایی جمع آوری اطلاعات به واسطه پرسیدن سؤالات و دقیق گوش دادن به آنچه افراد باید بگویند است. دیل کارنگی می‌گوید: توجه کامل و مطلق، بالاترین شکل چرب زبانی و جذب دیگران به سوی خود است.

چگونه شنونده خوبی باشیم؟

همچنین دانیل گولمن نویسنده کتاب هوش هیجانی چنین نتیجه‌گیری می‌کند که توانایی شما برای ایجاد ارتباط هیجانی و عاطفی با دیگران، یعنی بهره هیجانی، برای موفقیت‌تان مهم و حیاتی است و شاید حتی مهم‌تر از بهره هوشی (IQ) شما. او مهم‌ترین ویژگی بهره هیجانی را «همدلی» یا قابلیت آگاه و حساس بودن نسبت به آنچه دیگران به ظاهر می‌گویند و آنچه منظور واقعیشان است، دانست.

هوارد گاردنر، استاد دانشگاه هاروارد، این ویژگی را به عنوان «هوش اجتماعی» تعریف و مشخص کرده که مورد توجه‌ترین و قابل تعمق‌ترین شکل هوش در جامعه ما است و خوشبختانه، صرفا با تبدیل شدن به یک شنونده خوب، می‌توان آن را یاد گرفت.

مطلب پیشنهادی: چگونه فرد خوش صحبتی باشیم؟

چهار کلید برای گوش دادن مؤثر و فعال

هر کتاب، مقاله یا گفتگویی در مورد گوش دادن مؤثر در نهایت به نتیجه ی مشابهی میرسد: چهار عنصر کلیدی برای گوش دادن مؤثر وجود دارد. اگر بتوانید بر آنها مسلط شوید، نه تنها شنونده خوبی خواهید بود، بلکه بهره جاذبه و کشش شما فورا و به سرعت افزایش می یابد.

مطلب پیشنهادی: 5 اصل روانشناسی جذب دیگران به خود در کمترین زمان ممکن

گوش دادن با دقت و توجه

بدون قطع کردن حرف طرف مقابل، به او گوش دهید. در سکوت کامل به حرفهایش گوش کنید، گویی که در این دنیا هیچ چیزی برایتان مهم‌تر از حرف‌های او و لحظاتی که مشغول حرف زدن با شماست، وجود ندارد. اگر کسی می‌خواهد با شما صحبت کند، به خصوص در خانه فورا تمام فعالیت‌ها و کارهای دیگر خود را ناتمام رها کنید و همه توجه خود را معطوف آن شخص نمایید.

تلویزیون را خاموش کنید، کتاب یا روزنامه‌ای که مشغول خواندنش هستید را ببندید و با تمرکز کامل، تمام توجه خود را معطوف او کنید. این رفتار شما فورا از سوی طرف مقابل درک شده و مورد تشکر و قدردانی قرار می‌گیرد. به این ترتیب باعث می‌شود که شما نیروی عاطفی و هیجانی بسیار زیادی در خود و گفتگویی که انجام می‌دهید، به دست آورید. طوری به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید که گویی مبهوت آن‌ها شده‌اید. چنین فرض کنید که چشم‌های شما لامپ‌هایی است که نور را به چهره و چشم‌های آن شخص منعکس می‌کند.

وقتی شخصی با دقت و توجه به فردی دیگر گوش می‌دهد، از لحاظ زیست شیمیایی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در این حالت، مغز او اندورفین (Endorphines) ترشح می‌کند . هورمونی که اصطلاحأ دارویی طبیعی و شادی آور نام دارد که باعث می‌شود او به احساس خوبی در خصوص خودش برسد. در این شرایط، عزت نفس او افزایش می‌یابد و خودش را بیشتر دوست می‌دارد. از سوی دیگر، او شما را نیز به علت اینکه با دقت و توجه به حرف‌هایش گوش می‌دهید، بیشتر دوست می‌دارد و به شما بیشتر اعتماد می‌کند. نتیجه این کار بسیار عالی و شگفت‌آور است.

قبل از پاسخ دادن، کمی مکث کنید

به جای اینکه به محض نفس تازه کردن فردی که در حال صحبت است، سریع شروع به صحبت کنید به مدت سه تا پنج ثانیه مکث کرده و اجازه دهید که چند لحظه سکوت برقرار شود. به این ترتیب، به آرامش بیشتری خواهید رسید.

وقتی مکث می‌کنید، سه اتفاق رخ می‌دهد که همه آنها خوب است. اول اینکه، اگر آن فرد صرفا چند لحظه مکث کرده تا قبل از از ادامه صحبت افکارش را در ذهن خود مجددأ منظم کند، شما حرف او را قطع نمی‌کنید و تمرکزش را برهم نمی‌زنید. دوم اینکه، با این مکث، شما به آن فرد می‌گویید که آنچه بیان کرده مهم بوده است و شما دوست دارید که به ادامه حرف‌هایش با دقت و توجه گوش کنید. همین امر باعث می شود که آن فرد، ارزش فردی بیشتری را در خود حس کرده و با اعتماد به نفس بیشتری به صحبت هایش ادامه دهد. همچنین سبب می‌شود که او شما را فردی باهوش و با درایت بداند و بیشتر از شما خوشش بیایید. سوم اینکه، شما به واقع فراتر از جملات بیان شده او را می‌شنوید؛ به این معنا که به مفهوم عمیق و واقعی حرف‌هایش و آنچه واقعأ ورای ذهنش است، پی خواهید برد. این کار را امتحان کنید تا نتیجه مثبت و مؤثر آن را دریابید.

برای روشن شدن مطلب، سؤال کنید

هیچگاه فرض نکنید که منظور واقعی حرف‌های طرف مقابل را صرفا به واسطه آنچه گفته است و شنیده‌اید، دقیقا می‌دانید. به جای آن، با پرسیدن سؤالاتی همچون «دقیقا منظورتان چیست؟» یا «آیا می‌شود منظور خود را واضح تر بیان کنید؟» به او کمک کنید که شرح بیشتری در خصوص حرف‌هایش به شما بدهد. در اینجا یکی از مهم ترین قواعد ارتباط کلامی را متذکر می‌شویم: فردی که سؤالاتی را می‌پرسد، بر روند گفتگو احاطه و کنترل دارد.

فردی که در حال پاسخ دادن به سوالات است، توسط فردی کنترل می‌شود که آن‌ها را مطرح می‌کند. وقتی فرد گوینده در حال پاسخگویی به سوال مطرح شده است، در واقع 100 درصد توجه و تمرکزش معطوف آن چیزی است که دارد می‌گوید؛ در این حال او نمی‌تواند به چیزی دیگر فکر کند. به این ترتیب، کاملا تحت کنترل فردی است که سؤالی را می‌پرسد. ترفند و لم مجذوب کردن فردی با این تکنیک، پرسیدن سؤالاتی حساب شده و فکورانه است. تمام افراد مسلط به فن بیان و ایجاد ارتباط کلامی، این تکنیک را به خوبی می دانند و در مواقع لازم از آن استفاده می‌کنند.

حرف‌های آن شخص را به بیان دیگر به زبان آورید

این کار نشان دهنده دقت و توجه شما در گوش دادن به حرف‌های اوست و به وی می‌فهماند که تمام توجهتان به او و حرف‌هایش است و نه کسی یا جایی دیگر، به این ترتیب، آن شخص می‌تواند فورا بازخورد حرف‌هایش را متوجه شود. وقتی فردی حرفش تمام می‌شود، شما چند لحظه مکث می‌کنید و بعد مثلا می‌پرسید: «پس، شما این کار را کردید و بعد آن اتفاق افتاد، و سپس تصمیم گرفتید که آن کار را انجام دهید. درست فهمیدم؟»

فقط وقتی که آن فرد تأیید می‌کند که شما درست متوجه منظورش شده‌اید، شما، خواه با پرسیدن یک سؤال دیگر با توضیح بیشتر آنچه او گفته است. به صحبت خود ادامه می‌دهید.

چهار کلید برای گوش دادن مؤثر و فعال

چرا زن‌ها شنونده‌های خوبی هستند؟

به طور کلی، زن‌ها همیشه شنونده‌های فوق العاده خوبی بوده و هستند. طبق تصاویر مربوط به ام آرآی (MRI) و اسکن‌هایی از مغز، وقتی زنی به ارتباط کلامی و گفتگو می‌پردازد تمام هفت مرکز مغزش درگیر و فعال می‌شود. اما در مردها، فقط دو مرکز فعال می‌گردد.

مردها اغلب بدون تمرکز کامل و در حالی که عمده توجه‌شان جای دیگری است، به خصوص اگر تلویزیون روشن باشد، به حرف زن‌ها گوش می‌دهند. علت آن است که مردها نمی‌توانند به طور همزمان دو کار را با هم انجام دهند. مثلا آنها قادر نیستند که همزمان هم تلویزیون تماشا کنند و هم به حرف‌های شخص دیگر گوش دهند؛ کاری که زن‌ها به سادگی و بسیار راحت‌تر قادر به انجامش هستند. مردها، به طور همزمان فقط می‌توانند یک داده و ورودی حسی را پردازش کرده و تأثیرات حسی آن را در مغز خود ثبت و ضبط کنند.

بدترین تقصیر و گناهی که یک مرد می‌تواند در زندگی خود با زنی مرتکب شود، این است که وقتی آن زن در حال صحبت است به حرف‌هایش گوش ندهد یا توجهی به آنها نشان ندهد. هر مردی شنیده که زنی با گله و شکایت و همراه با عصبانیت گفته است: «تو در حال گوش دادن به حرف‌های من نیستی!»

در چنین مواقعی، پاسخ طرف مقابل (که یک مرد است و احتمالا شوهر آن زن) این است که فورا بگوید: «چرا من دارم به حرف‌های تو گوش می‌دهم.»

سپس آن زن با عصبانیت و تحکم بیشتر، دست به سینه جلوی شما می‌ایستد و برای اثبات حرف خویش می‌پرسد: «بسیار خوب، پس با این حساب، بگو که همین الان من چه گفتم؟»

فقط در صورتی که مرد بتواند آنچه زن گفته است را به زبان آورد و جملات او را با دقت تکرار کند، زن مطمئن می‌شود که آن مرد واقعا در حال گوش دادن به حرف‌هایش بوده است.

اگر شما می‌خواهید یک شنونده خوب باشید، باید یاد بگیرید که بر تکنیک‌های گوش دادن مسلط شوید به خصوص اگر شما یک مرد هستید. گسترش و افزایش این مهارت کلیدی و مهم، در ابتدا کمی سخت به نظر می‌رسد و نیاز به ممارست و تمرین دارد. اما به مرور آسان می‌شود و به طور خودکار صورت می گیرد.

گوش دادن مؤثر، گوش دادن با یک تفاوت

گوش دادن مؤثر، به معنای گوش دادن با یک تفاوت است. این نوع گوش دادن از نوع «گوش‌هایت را به من قرض بده تا برایت یک داستان تعریف کنم.» نیست؛ بلکه، به صورت متقاعد کردن افرادی است که با آنان در حال صحبت هستید.

تکنیک‌های مؤثر گوش دادن

این تکنیک‌های مؤثر گوش دادن را به طور همزمان امتحان کنید:

  1. گوش دادن
  2. کمی سکوت و مکث کردن
  3. پرسیدن سؤالات باربط و فکورانه
  4. بیان کردن صحبت‌های گوینده به زبان خودتان

این کار را با تمرین گوش دادن همراه با توجه و دقت در خانه یا محل کار آغاز کنید. هیچ تلاشی و اصراری برای قطع کردن حرف‌های طرف مقابل نداشته باشید. صرفا با دقت به هر کلمه طرف مقابل گوش دهید.

با به کارگیری این تکنیک‌های مختلف، به تمرین کنترل و هدایت کردن روند گفتگو بپردازید. با پرسیدن چند سؤال و دقیق گوش دادن به جواب‌ها، پی خواهید برد که دیگر می‌توانید فقط ظرف چند دقیقه و نه طی چند هفته گفتگوی تمام وقت و مداوم به صورت عمیق‌تر و مؤثر گوش کنید و این ضرب‌المثل را به یاد داشته باشیم: «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.»