چطور یک شخص خوش صحبت و دوست داشتنی باشید؟ بهره جذابیت و گیرایی شما کاملا به واسطه نوع نگاه کردنتان به دیگران، گوش دادن به حرف‌های آنان و صحبت کردن با افراد تعیین می‌شود. اما یک خصوصیت دیگر نیز وجود دارد که افراد پرجاذبه از آن برخوردارند؛ آنان افرادی بسیار خوش صحبت، خونگرم، و معاشرتی هستند.

چگونه فرد خوش صحبتی باشیم؟

یکی از عناصر اساسی و ضروری برای مجذوب کردن دیگران و تحت تأثیر قراردادن آنان، این است که شنوندهای صبور و دقیق باشید و با دقت و حوصله به حرف های طرف مقابل گوش کنید. استفاده از صدای ملایم و آرامش دهنده و شمرده صحبت کردن نیز باعث افزایش میزان و بهره جذابیت شما می‌شود. کلید دیگر برای جذب کردن دیگران، این است که نسبت به آنچه دیگران دوست دارند در خصوص اش صحبت کنند و آنچه مایل به حرف زدن راجع به آن نیستند، حساس و آگاه باشید.

مطلب پیشنهادی: 4 تکنیک ساده اما مؤثر برای اینکه شنونده خوبی باشیم

اگر افرادی که با شما گفتگو می‌کنند، مایلند احساسات خود را با شما در میان بگذارند یا صرفا در خصوص موضوعات کم اهمیت و معمولی صحبت کنند، این فرصت را به آنها بدهید و شنونده حرف‌هایشان باشید. هر چند نباید این واقعیت را نیز نادیده گرفت که بعضی افراد صرفا عادت دارند که همواره راجع به مسائل بی‌اهمیت، خسته‌کننده و تکراری حرف بزنند که برای شما هیچ جذابیت و لذتی ندارد و فقط وقت‌تان را تلف می‌کند.

وقتی خسته و بی‌حوصله‌اید، با انرژی حرف زدن یا با دقت گوش دادن به حرف‌های دیگران و تأثیر گذاشتن بر آنان، دشوار می‌شود. بعضی افراد مدام در خصوص مشکلات و گرفتاری های خود یا زندگی خصوصی خویش صحبت می کنند. در این مواقع قصد ندارید که رفتاری غير مؤدبانه از خود نشان دهید. پس باید چه کار کنید؟

چگونه فرد خوش صحبتی باشیم؟

به طور معمول، در چنین شرایطی دو انتخاب پیش رو دارید: یکی این است که موضوع صحبت را کاملا و به طور 180 درجه تغییر دهید. دیگر این‌که سعی کنید با صبر و شکیبایی، ضمن تحمل کردن حرف‌های آن شخص، به او لبخند بزنید. اما وقتی تحمل تان تمام می‌شود و تصمیم می‌گیرید که خود را از آن شرایط خلاص کنید، انتخاب دیگری نیز وجود دارد. شما می‌توانید در لحظه و فرصت مناسب، سؤالی از او بپرسید که باعث شود موضوع صحبت 180 درجه تغییر کند. به این ترتیب، بدون اینکه باعث رنجش و دلخوری او شوید، با ظرافتی خاص و دقیق مسیر گفتگو را خودتان پیش می‌برید و عوض می‌کنید. مثلا اگر او راجع به فردی صحبت می‌کند که شما مایل نیستید یا احساس می‌کنید که حرف‌های او درباره آن فرد مغرضانه و بدبینانه است، می‌توانید از دل حرف‌هایش موضوعی دیگر که جنبه کلی‌تر و اجتماعی‌تری دارد را بیرون بکشید و راجع به آن از او سؤال کنید.

در خصوص آنچه طرف مقابل علاقمند است، صحبت کنید

همه ما از صحبت کردن راجع به موضوعاتی لذت می‌بریم که به آن‌ها علاقه و توجه داریم، به خصوص وقتی که به نظر می‌رسد شنونده نیز از شنیدن آن‌ها لذت می‌برد. وقتی افراد به صحبت و بحث پیرامون موضوعاتی می‌پردازند که برایشان با اهمیت و جالب است، بیشتر تمایل دارند که مطالب زیادی را در خصوص خودشان ابراز کنند و شاهد همدلی و احساس دلسوزی طرف مقابل باشند. آن‌ها علایق، اولویت‌ها، عقاید، باورها و افکار درونی خود را بروز می‌دهند و می‌گویند که از چه چیزهایی خوش‌شان نمی‌آید و لذت نمی‌برند. در لحظاتی که در یک گفتگو شما شنونده هستید، باید به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش کنید تا به مسیرهای مختلف و متنوع برای جهت دهی و هدایت کردن گفتگو پی ببرید.

آنچه شما به دنبالش هستید، راه و روشی است که به واسطه آن ضمن رسیدن به نتیجه دلخواه و لذت بردن از گفتگو، دیگران را نیز ترغیب کنید که همه حرف‌ها و افکار مورد نظرشان را بر زبان بیاورند و ابراز کنند.

مزیت و پاداش مضاعف چنین کاری این است که میتوانید اغلب به همان اندازه که از افرادی یاد می گیرید که با آنان موافقید، از افرادی که وجه اشتراک کمی نیز با شما دارند مطالبی را یاد می گیرید. یک ذهن باز و روشن، ذهنی است که چنین پذیرشی را دارد و می تواند باعث بروز رفتاری تأثیرگذار و پرجاذبه شود.

مطمئن‌ترین و مؤثرترین روش برای جهت دهی و هدایت هر گفتگویی این است که در آن سوالاتی مطرح شود که با کلماتی نظیر «چه کسی، چرا، چگونه، چه موقع، کجا» شروع می‌شود. هر نوع سوالی که با یکی از این کلمات آغاز می‌شود را نمی توان صرفا با «بله» یا «خیر» پاسخ داد. جواب دادن به آنها مستلزم بیان حقایق، احساسات، اندیشه‌ها، آمار و ارقام، و جزئیات است و فردی که چنین سوالاتی را مطرح می‌کند، بر آنها تسلط و احاطه دارد.

یکی از موثرترین روش‌ها برای دریافت واکنش‌ها، پاسخ‌ها، و افکار همانا پرسیدن سوالاتی همچون «در این خصوص چطور فکر می‌کنی یا چه احساسی داری؟» است. این قبیل سوالات تقریبا همیشه پاسخ‌های گسترده‌تر و کلی‌تری را در بر می‌گیرد و فردی که در حال صحبت است، به خاطر پرسیدن آنها، شما را شخصی باهوش و همچنین خوش مشرب و دوست داشتنی می‌داند.

موضوع جالبی برای گفتگو پیدا کنید

در اینجا به نمونه‌ای اشاره شده که نشان می‌دهد چگونه می‌توانید از حرف‌های طرف مقابل بفهمید که او به چه موضوع‌ها و مسائلی علاقمند است. فرض کنید که طرف مقابل می‌گوید: « این روزها مردم خیلی بد و بی احتیاط رانندگی می کنند. من که واقعأ از مشاهده این نوع رانندگی‌ها، ناراحت و ناامید می‌شوم. هیچ کس ملاحظه و رعایت دیگری را نمی‌کند. دیگر هیچ کس صبر و حوصله ندارد. هر کس فقط می‌خواهد که سریع به مقصد خود برسد و بهتر است که از جلوی راه دیگران و وسایل نقلیه شان فورا کنار برویم تا سالم بمانیم!»

اجازه دهید احتمالات مختلف موجود در این جملات ساده را تجزیه و تحلیل کنیم، می‌توان گفت که این شخص در حال فکر کردن راجع به چیزی است . اما چه چیزی؟ آیا به طور کلی راجع به رانندگی صحبت می کند و منظورش همین است؟ شاید. آیا درباره بی ملاحظه بودن افراد و رفتارهای خود خواهانه آنان حرف می‌زند؟ ممکن است. آیا منظورش کم صبر و حوصله شدن مردم نسبت به یکدیگر می‌باشد؟ احتمال دارد. شما می‌توانید این جمله ی ساده را از سه جهت مختلف بررسی کنید و در نظر بگیرید، می‌توانید در جواب بگویید: «با شما موافقم.» و بعد به طور خلاصه در خصوص رخدادی صحبت کنید که برایتان اتفاق افتاده است. این روش به ویژه زمانی مؤثر و مفید است که به نظر می‌رسد طرف مقابل، دیگر حرف خاصی برای گفتن ندارد.

همواره به خاطر داشته باشید که طی تبادل نظر و گفتگو، هر چه بیشتر راجع به طرف مقابل خود بدانید و او و روحیاتش را بشناسید، تاثیر بیشتر و بهتری بر او خواهید گذاشت. به این ترتیب، می‌توانید سؤالات بیشتر و بهتری بپرسید که متناسب با علایق و پیش زمینه‌های ذهنی و فکری اوست. از این طریق، او شما را خوش مشرب‌تر و اجتماعی تر می داند و بیشتر مجذوب‌تان خواهد شد.

خوش صحبت بودن در عمل

ابزارهای شما برای خوش صحبت بودن در گفتگوی بعدی خود با یک دوست یا همکار این است که درصدد باشید که موضوع صحبت را تا حدی عوض کنید؛ مثلا بین 20 تا 30 درصد موضوع اصلی، به این ترتیب، تغییر موضوع تقریبا نامحسوس و جزیی است. سعی کنید این کار را با مطرح کردن یک پرسش، در زمان مناسب انجام دهید.

در شرایطی که شاید نتوانید موضوع گفتگو را کاملا تغییر دهید، اما با هدفمند و مهم نگه داشتن موضوع صحبت روی طرف مقابل تأثیر مثبت می‌گذارید و او را جذب خود می‌کنید. خلاق بودن در هنگام متمرکز شدن بر خواسته‌ها و نیازهای یک فرد دیگر، به جای خواسته‌ها و نیازهای خودتان، فرصتی مغتنم و عالی به شمار می‌رود. یکی از روش‌های کلیدی و مهم برای تحت تأثیر قراردادن دیگران و جذب کردن آنان به سوی خود، این است که باعث شوید آنها احساس خاص بودن در خود نمایند. با این روش، طرف مقابل را به نوعی خلع سلاح کرده و مجذوب خویش می‌کنید.

همچنین به یاد داشته باشید، فردی که سوالاتی را مطرح می کند بر اوضاع تسلط دارد و می تواند آن طور که مایل است، موضوع را پیش ببرد. سه سوال مؤثر و مهم وجود دارد که می‌توانید در نخستین دیدارها بپرسید. این سوال‌ها شما را قادر می‌سازد که بر روند گفتگو احاطه داشته باشید و همان هنگام طرف مقابل را نیز مجذوب خود کنید.

ابتدا از او بپرسید: «کار و حرفه شما چیست؟» اکثر افراد به کاری که انجام می‌دهند، علاقه زیادی دارند. شغل هر فرد نقشی مهم و کلیدی در زندگی اش ایفا می کند و منبع عمده ای از هویت اوست. بیشتر افراد دوست دارند که در این خصوص صحبت کنند و برای دیگران شرح دهند که کارشان چگونه است و چه ویژگیهایی دارد.

سپس، بعد از اینکه از نحوه کارشان حرف زدند، با کنجکاوی و علاقه ی زیاد از آنان بپرسید: «چطور وارد این کار شدید؟»

این سوال شما باعث می‌شود که آن شخص جزئیات بسیار بیشتری را در خصوص تاریخچه ی زندگی خود، تجربیات و سوابق شغلی خودش در قالب داستان زندگی‌اش برای شما شرح دهد. گاهی اوقات این داستان می‌تواند به صورت دنباله‌دار و پایان ناپذیر ادامه یابد. افراد اغلب حس می کنند که داستان و ماجرای کارهایی که تاکنون انجام داده‌اند، یکی از جالب‌ترین و خاص‌ترین داستان‌هایی است که تا به حال گفته شده است.

شاید فرد گوینده به تناوب سرعت صحبت خود را کاهش دهد تا اطمینان پیدا کند که آیا به واقع به حرف‌هایش علاقمند هستید یا صرفا از روی ادب و احترام به وی گوش می‌دهید. لذا هرگاه در بیان ماجرای خود مکث می‌کند، بپرسید: «و بعد چه کار کردید؟» او با شنیدن این سوال، جمله آخرش را مفصل‌تر شرح می‌دهد. هرگاه سرعت صحبت خود را کم می‌کند و آرام‌تر به صحبت می‌پردازد، بپرسید: «و بعد چه کار کردید؟» این نوع رفتار شما باعث خواهد شد که او کاملا مجذوب‌تان شود.

شما می‌توانید سوالات مشابه دیگری نیز بپرسید: «بیشتر راجع به آن برایم توضیح دهید.»، «در آن هنگام چه احساسی داشتید؟»، واکنش آنان چه بود؟»، «بعد چه اتفاقی افتاد؟»
در صورت تمایل، به بیان افکار خود بپردازید. وقتی درباره خودتان صحبت می‌کنید، وسوسه نشوید که زیاد پرحرفی کنید. برای پاس دادن توپ به طرف مقابل و وارد کردن او در گفتگو، توضیحات خود را با پرسیدن یک سوال تمام کنید و این شرایط را به وجود آورید که طرف مقابل دوباره به صحبت بپردازد.