تشخیص های صورت گرفته حاکی از آن است که چندین نوع مختلف از افسردگی وجود دارد. در اینجا برخی از متداول ترین انواع افسردگی را بیان می کنم.

انواع افسردگی کدامند؟

اختلال افسردگی عمده

نوعی افسردگی که در شما تغییراتی را ایجاد می کند و زندگی تان را تحت شعاع قرار می دهد اختلال افسردگی عمده نام دارد. این نوع افسردگی با حس ناامیدی و درماندگی همراه است. این نوع افسردگی که همچنین افسردگی بالینی نامیده می شود، می تواند به نسل های دیگر منتقل شود و می تواند ارثی باشد. این نوع افسردگی وقتی شناسایی می شود که علائم به مدت ۱۴ روز پیاپی ادامه داشته باشند.

تحقیقات حاکی از آن است که حدود ۷.۶ درصد از جمعیت ایالات متحده پس از سن ۱۸ سالگی به افسردگی عمده دچار می شوند که در این میان نسبت زنان به مردان دو برابر است؛ اما تنها بزرگسالان نیستند که از دوره های افسردگی عمده رنج می برند. کودکان و نوجوانان نیز احتمالا این نوع افسردگی را تا حدودی در زندگی خود تحمل می کنند.

افسردگی مزمن

افسرده خویی نیز نامیده می شود، این نوع افسردگی وقتی شناسایی می شود که این خلق وخو به مدت دو سال یا بیشتر به طول انجامد. هرچند این مدت برای افسردگی مزمن طولانی تر است اما این نوع افسردگی در مقایسه با اختلال افسردگی عمده به طور قابل توجهی شدت کمتری دارد و فرد را به طور کامل از ادامه دادن زندگی معمول خود ناتوان نمی سازد.

مطالعات نشان می دهد افرادی که دچار افسرده خویی می شوند، افرادی هستند که در خانواده خود شرایطی همراه با افسردگی دارند. این یعنی ژن های آن ها به احتمال زیاد به سمتی حرکت می کند که محرک های تنش زای عمده زندگی می تواند این اختلال روانی را شعله ور سازد. برخی بیماری های مزمن یا درمان های دشوار نیز می تواند به افسردگی مزمن ختم شود.

براساس نظر مؤسسه ملی بهداشت روان، افسرده خویی می تواند در اوایل کودکی آغاز شود و در بزرگسالی به طور کامل فعال گردد. حدود ۵.۱ درصد از جمعیت بزرگسال ایالات متحده از افسردگی مزمن رنج می برند.

افسردگی غیرمعمول

نوعی اختلال افسردگی عمده است. افسردگی غیرمعمول در میان افرادی رخ می دهد که در سال های قبل نیز دچار یک دوره افسردگی شده اند. این نوع افسردگی یکی از متداول ترین انواع افسردگی است. چیزی که اختلال غیرمعمول را از افسردگی مالیخولیایی متمایز می کند این حقیقت است که افرادی که دچار افسردگی غیرمعمول هستند به احتمال زیادی در صورت بروز یک اتفاق خوب احساس شادکامی می کنند. به عبارت ساده، افراد مالیخولیایی هیچ حسی از شادی ندارند اما افراد دارای افسردگی غیرمعمول می توانند احساس شادی را نیز تجربه کنند.

باور بر این است که افسردگی مالیخولیایی به دلیل عملکرد معیوب مغز در کنترل خلق و خو رخ می دهد. پزشکان از این حقیقت اطمینان پیدا کرده اند که با درمان مناسب می توانند به راحتی افسردگی غیرمعمول را درمان کرده و با آن مقابله نمایند.

اختلال دو قطبی

اختلال دو قطبی که همچنین با نام افسردگی مانیایی نیز شناخته می شود، می تواند شرایطی پیچیده باشد که در آن خلق وخو بین شادی شدید و ناراحتی شدید در نوسان است. دو نوع اختلال دو قطبی وجود دارد، دو قطبی نوع یک و دو قطبی نوع دو. اختلال دو قطبی برخلاف انواع دیگر افسردگی که ممکن است پس از مدتی به خودی خود پایان یابند، خیلی جدی تر است و نمی تواند بدون درمان ناپدید گردد. برعکس، اگر این اختلال مدت زیادی بدون درمان رها شود، می تواند شدت پیدا کند. این شرایط می تواند به توهم، هذیان و روان پریشی منجر شود.

اختلال دو قطبی نوع یک که شدیدترین نوع این اختلال است، در اکثر موارد شناخته شده منجر به بستری شدن فرد می شود. دلیل این موضوع این است که هذيان ها و روان پریشی ها آن قدر بد می شوند که بیمار قادر نیست از خودش مراقبت نماید.

هرچند پژوهش های گسترده ای در خصوص دلایل اختلال دو قطبی انجام شده است اما همچنان مشخص نیست دلیل واقعی آن چیست. این شرایط در اکثر مواقع در میان افرادی رخ می دهد که حیطه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال دارند. هنوز این اختلال در میان کودکان یا بزرگسالانی که بالای ۶۵ سال سن دارند، مشاهده نشده است.

افسردگی روان پریشانه

افسردگی روان پریشانه نوعی از افسردگی است که در آن بیمار از واقعیت جدا می شود و قادر نیست بین آنچه واقعیت دارد و آنچه ممکن است در موردش توهم داشته باشد تمایز قائل شود. افرادی که روان پریشی دارند، ممکن است قادر باشند صداهایی را بشنوند یا بتوانند با ایده هایی خیالی روبه رو شوند که معنایی ندارند.

افراد روان پریش ممکن است به بیماری هایی همچون اسکیزوفرنی دچار شوند. اگر فردی دوره ای از روان پریشی را تجربه کرده باشد، شانس پیشروی به سوی اختلال دوقطبی نیز به طور قابل توجهی افزایش می یابد؛ اما این موضوع به معنای آن نیست که روان پریشی قابل درمان نیست. علم پزشکی می گوید که در طول یک دوره درمان یک ساله، بیمار شروع به بازگشت به زندگی نرمال می کند؛ اما هنوز نیاز به استفاده دنباله دار از دارو باقی می ماند، حتی پس از اینکه بیمار درمان پیدا کرده است. برخی از مواقع درمان ECT  نیز برای مواردی که داروی سنتی کارایی ندارد، پیشنهاد می شود.

افسردگی فصلی

این نوع افسردگی که معمولا به عنوان اختلال هیجانی فصلی SAD نامیده می شود، تنها یک بار در سال رخ می دهد و تقریبا همیشه در یک بازه زمانی رخ می دهد. برای اکثر افراد این بازه زمانی یا در زمستان ها یا پاییز شروع می شود و سپس در اوایل بهار یا تابستان به پایان می رسد؛ اما این اختلال را با بی حوصلگی های زمستان اشتباه نگیرید. این افسردگی پایدار است و اگر به موقع درمان نشود می تواند جدی تر شود.

افسردگی مالیخولیایی

افسردگی مالیخولیایی، یکی از انواع اختلال افسردگی عمده، یا آغاز افسردگی عمده یا یکی از دوره های این مشکل است. باور بر این است که این نوع افسردگی همچنین به دلیل وضعیت ژنتیکی به وجود می آید. افسردگی مالیخولیایی می تواند به نوعی از افسردگی شدید منجر شود؛ اما حوادث یا موقعیت های استرس زا نیز می تواند به آغاز این افسردگی منجر گردد.

افسردگی پس از زایمان

اکثر زنان پس از وضع حمل دچار افسردگی پس از زایمان می شوند. دلیل این موضوع بسیاری از تغییرات هورمونی است که در آنها ایجاد می شود؛ اما برای برخی از زنان این وضعیت شدیدتر می شود و از هر ده مادر یکی از آنها دچار مشکلات جدی تر می شوند. این افسردگی معمولا در طی یک ماهه اول پس از وضع حمل ایجاد می شود. احساس ناراحتی و ناامیدی در افسردگی پس از زایمان اجتناب ناپذیر است؛ اما بدانید که این افسردگی کاملا قابل درمان است.

افسردگی در میان کودکان شاید مهمترین نگرانی در میان روان شناسان افزایش افسردگی در میان کودکان و نوجوانان باشد. ممکن است تعجب کنید که چگونه این کودکان می توانند دچار افسردگی شوند؛ اما مطالعات نشان میدهد که افسردگی دوران کودکی فراتر از یک احساس ناراحتی هرازگاهی است. براساس آمارها، حدود ۵.۲ درصد از همه کودکان در ایالات متحده دچار افسردگی می شوند. این افسردگی در میان پسران زیر ۱۰ سال و دختران زیر ۱۶ سال متداول تر است.

البته این امر به معنای آن نیست که اگر کودکتان در کلاس شکست خورد یا با بهترین دوستش دعوا کرد، دچار افسردگی شده است. بلکه اگر بی حوصلگی ها بیش از چند روز به طول کشید و به نظر رسید بر زندگی روزانه کودک شما و فعالیت های فیزیکی او تأثیر می گذارد، پس نیاز است آن را جدی بگیرید. علائم آن در کودکان مختلف متفاوت است و والدین باید نشانه ها را با دقت مورد مشاهده قرار دهند. در زیر برخی از علائم مربوط به افسردگی دوران کودکی را بیان می کنم:

  • تغییر در خواب، اشتها، سطوح انرژی و خلق وخو
  • گوشه گیر و منزوی شدن کودک از لحاظ اجتماعی
  • احساسات پیوسته ناراحتی، درماندگی و ناامیدی
  • افزایش عصبانیت، نگرانی و تحریک پذیری
  • فوران عصبانیت یا گریه
  • علائم فیزیکی مثل دل درد یا سردرد

در برخی از موارد، کودکانی که والدین افسرده خود را می بینند به احتمال بیشتری افسردگی را تجربه خواهند کرد. از آنجایی که این کودکان متوجه این احساسات غم و اندوه در خانه خود می شوند، آنها نیز دچار این احساسات می شوند و در خصوص شرایطی که در معرض آن قرار گرفته اند، افسرده می گردند. درست مثل افسردگی بزرگسالان که قابل درمان است، بهبودی از افسردگی دوران کودکی حتی سریع تر و کامل تر صورت می گیرد. بنابراین اگر کودکتان در معرض زمان های دشواری
قرار گرفته است، تسلیم یا ناامید نشوید. همه چیز مرتب است. فقط به درستی کودک خود را مورد ارزیابی قرار دهید و سپس به سرعت به فکر درمان او باشید.

افسردگی در میان نوجوانان

نوجوانان بیشتر مستعد افسردگی هستند. درست مثل کودکان، احساس ناراحتی یا ناسازگاری گهگاه بخشی از دوره رشد محسوب می شوند. اما اگر احساس ناراحتی و غم بر زندگی نوجوان شما سلطه پیدا کند، دائما آنها را آزار دهد یا بی تحرکی فیزیکی آنها را در بر داشته باشد، پس مهم است که به این مسئله بپردازید.

گفته شده که نوجوانی دشوارترین زمان در طول مرحله رشد به شمار می آید. فرزند تغییرات زیادی را متحمل می شود، هم فیزیکی و هم عاطفی و یاد می گیرد که با تنوع تطبيق پیدا کند. بنابراین، احساس ناراحتی به طور گهگاه عادی است، با این افسردگی مقوله دیگری است. در زیر برخی از علائمی را بیان می کنم که میتوانید به آنها توجه داشته باشید:

  • یک تغییر چشمگیر در عادات غذا خوردن و خوابیدن. اکثر نوجوانان بیشتر می خوابند
  • احساس گناه و ناامیدی شدید
  • دردهای دوره ای در شکم، پشت، سر و خستگی بیش از حد
  • فقدان علاقه به دوستان و فعالیتهای اجتماعی
  • نگرش سرکشانه، جذب شدن به سوی مرگ و خودکشی
  • استفاده از مواد مخدر، مشروبات الکلی و روابط جنسی بدون قید

این ها فقط برخی از تغییراتی هستند که باید در نوجوان خود جویا شوید. درست است که افسردگی در میان نوجوانانی که در خانواده های از هم پاشیده و خانه هایی که والدین آن افسرده اند، متداول است اما کودکانی که از خانواده های شاد و نرمال هستند نیز ممکن است دچار حالات افسردگی شوند. اکثر والدین تعجب می کنند که چرا فرزندشان دچار افسردگی شده است، اما نیاز است که بدانند همان
طور که افسردگی پدیده اجتماعی است، می تواند همچنین به دلیل تغییرات فیزیکی و هورمونی باشد.

اما مطالعات نشان می دهد که اکثر دلایل افسردگی میان نوجوانان فشار از سمت دوستان و ناامنی در خود است. استرس های محیطی، عملکرد مدرسه و جهت گیری جنسی نیز می تواند به افسردگی منجر شود. اما همانند دیگر اشکال افسردگی، افسردگی دوره نوجوانی کاملا قابل درمان است. اگر احساس می کنید که ممکن است نوجوانتان رنج ببرد، او را به متخصص ارجاع دهید تا آزمون های اولیه روی او انجام گیرد. سپس مسئله را از آنجا پیگیری نمایید. فرد متخصص پیشنهاد می دهد که چه درمانی برای نوع افسردگی نوجوان شما مناسب تر است.