آیا تا به حال بعد از اینکه به یک دوست یا عضو خانواده گفتهاید که نمیتوانید به آنها کمک کنید، احساس گناه کردهاید؟ آیا این احساس از طرف خودتان بوده یا طرف مقابل چیزی گفته که باعث شده چنین احساسی داشته باشید؟ اگر دلیل آن مورد دوم است، احتمال این وجود دارد که در معرض باج گیری عاطفی قرار گرفته باشید. به نظرتان این کلمه، برای روابط عاطفی، کلمه خیلی سنگینی نیست؟
درواقع نه. بسیاری از ما بعضی اوقات در زندگیمان قربانی معرض باج خواهی عاطفی بودهایم. این باجخواهی گاهی وقتها واضح است اما بعضی اوقات، سختتر میتوان متوجه آن شد. در چنین مواقعی، یک قضیه قطعی وجود دارد: آن هم این است که این باجخواهی باعث میشود احساس بدی به ما دست دهد. در ادامه این مطلب به پرسشهای زیر پاسخ داده شده است.
- باجخواهی عاطفی چگونه عمل میکند و چه کنیم تا در این باج خواهی سهیم نباشیم؟
- باجخواهی عاطفی چگونه با ترس، اجبار و احساس گناه عمل میکند؟
- چرا برخی از ویژگیهای شخصیتی ممکن است ما را بیشتر در معرض این باج خواهی قرار دهد؟
- چگونه غرورمان برای باجخواهی عاطفی تبدیل به اسلحهای میشود که میتواند از آن بر علیه ما استفاده کند؟
باجگیری عاطفی نوعی سوءاستفاده ماهرانه است که ممکن است شکل دهنده برخی از صمیمی ترین روابط ما باشد. وقتی به باجخواهی فکر میکنید شاید افشا کردن اسرار دولتی یا جرائم سازمان یافته اولین چیزی هایی هستند به ذهن تان خطور میکنند، اما باجخواهی عاطفی اتفاقی است که در زندگی خصوصی ما نیز رخ میدهد. ممکن است باج خواهی عاطفی حتی در نزدیکترین روابط ما نیز پیش بیاید.
مانند انواع دیگر باجخواهی، ریشه باجخواهی عاطفی در یک تهدید ابتدایی نهفته است. معمولا، چیزی مانند این جمله: «اگر این کار را برای من انجام ندهی، عاقبتش را می بینی.»
معمولا باجخواهی عاطفی زمانی رخ میدهد که فرد تهدید میکند رابطه را تمام کند؛ چون میداند شخص مقابل به او علاقه زیادی دارد و نمیگذارد این اتفاق بیفتد و اگر مجبور شود هر کاری میکند تا مانع از اتمام رابطه شود. هر زمان که افراد به شما میگویند که اگر خواسته آنها را انجام ندهید، کاری میکنند تا پشیمان شوید، درواقع دارند از شما باج گیری عاطفی میکنند. احتمالا از همه شما در طی زندگی تان چندین بار باجخواهی عاطفی یا سوء استفاده احساسی شده است.
چرا اجازه میدهیم از ما باجخواهی عاطفی یا سوء استفاده عاطفی شود؟
مشکل اینجا است که خیلی راحت ممکن است در دام باج خواه گیر بیافتیم. باج خواهی عاطفی در روابط نزدیک رخ میدهد، چون باج خواه، ما و نقاط ضعف ما را به خوبی میشناسد. برای مثال یک باج خواه عاطفی میتواند با حریص، بیعاطفه و غیر قابل اعتماد خواندن کسی که به سخاوت، دلسوزی و وفاداری خود میبالد، بر او غلبه کند. البته مگر اینکه کاری را انجام دهد که باج خواه میخواهد.
برخلاف عذابهای روانی عمیق ناشی از این رفتار، دلیل دیگری برای دشواری تشخیص باج خواهی عاطفی وجود دارد و آن این است که ما نمیخواهیم آن را ببینیم. بیایید با آن روبه رو شویم، هضم این واقعیت که فرد عزیز ما از ما سوءاستفاده میکند سخت است. خیلی از ما ترجیح میدهیم این اتفاق را نادیده بگیریم. اما اگر به این نتیجه رسیدید که زمان آن فرارسیده که روابط سمی زندگی خود را از بین ببرید، به این شش علامت برای تشخیص باج خواهی عاطفی دقت کنید.
باجخواهی عاطفی: هنگامی که افراد در زندگیتان، از ترس، اجبار و گناه استفاده میکنند تا شما را اداره کنند. باجخواهی عاطفی به ما کمک میکند تا سوء استفاده در نزدیکترین روابطمان را درک کنیم، بشناسیم، با آن مواجه شویم و آن را برطرف کنیم.
زورگویان عاطفی را بشناسید، آن ها را پیدا کنید و در برابر آنان مقاومت کنید.
6 علامت اصلی باج گیری عاطفی
با اینکه تشخیص باج خواهی عاطفی و سوء استفاده عاطفی سخت است، ما میتوانیم با جستجوی این 6 علامت اصلی که نشان دهنده باج گیری احساسی هستند، آن را تشخیص دهیم:
- تمایل
- مقاومت
- فشار
- تهدید
- پیروی
- تکرار
باج خواهی عاطفی با وجود مقاومت در برابر تمایلات فرد شروع می شود. مرحله بعدی باج خواهی عاطفی با نشانه های فشار و تهدید مشخص می شود. اما این مسئله اینجا تمام نمیشود. دو علامت نهایی باج خواهی عاطفی هستند که آن را خیلی خطرناک میکنند و عبارتند از پیروی و تکرار. بدتر از همه این است که پیروی به معنای شروع حرکت در راستای یک شیب لغزنده است و وقتی فرد باجخواه عاطفی دید که میتواند از ایجاد احساس گناه برای رسیدن به خواستههای خود استفاده کند، احتمالا این استراتژی را تکرار میکند و یک چرخه معیوب از باج گیری احساسی را به وجود میآورد. احساس ترس، اجبار و گناه ما باعث میشود که متوجه باج خواهی عاطفی نشویم.
نادیده گرفتن یک باج گیری عاطفی
نادیده گرفتن یک باج گیری عاطفی بسیار آسان است اما چگونه جنبه ترس، اجبار و گناه باج خواهی عاطفی، مانع دیدن وضعیت واقعی روابطمان می شود. ترس، نقش سوخت را برای باجخواهی عاطفی ایفا میکند. فرد باج خواه به خاطر ترسش اقدام میکند و از آن به عنوان سلاحی در مقابل شریکش استفاده میکند. افرادی که به رفتار سوء استفاده گرانه روی میآورند اغلب به خاطر شدت زیاد «ترس از ترک شدن» تحریک میشوند؛ که نتیجه تجربههای منفی دوران کودکی است. این ترس عمیق از ترک شدن میتواند باعث شود افراد به محض اینکه بترسند علاقه طرف رابطه نسبت به آنها واقعی نباشد، از کسانی که برایشان مهم هستند سوء استفاده کنند.
اجبار و گناه از سلاحهای باجخواهی هستند که با هم رابطه نزدیکی دارند. این احساسات، وقتی طبیعی ظاهر شوند کاملا عادی هستند. اما وقتی در باج خواهی استفاده شوند، اجبار و گناه میتواند باعث شود احساس درماندگی و شکست کنیم. مادری که از فرزندان بالغ خود سوءاستفاده میکند، ممکن است از اجبار و گناه استفاده کند تا آنها او را به تعطیلات ببرد. او ممکن است به این اشاره کند که چه اندازه برای بزرگ کردنشان زحمت کشیده است، اینکه این کمترین کاری است که برای قدردانی از او میتوانند انجام دهند یا فقط این را بگویند که فرزندان دلسوز این کار را برای مادرشان انجام میدهند. البته، اگر فرزندانش بیتوجهی میکنند و به ندرت به فکر او هستند، احتملا گفتن همین جملات مناسبتر است. اما اگر فرزندانش همواره مهربانند و به او توجه میکنند، آنگاه او از حد عبور کرده است.
رابطهها با هم تفاوت دارند، اما زمانی که ترس، اجبار و گناہ حد نرمال را رد میکنند، باجخواهی عاطفی و سوء استفاده احساسی رخ داده است.
چگونه میتوانیم با در نظر گرفتن خصوصیات خاص رابطه مان، آن را ارزیابی کنیم؟
انگیزه یافتن راهکار قابل قبول به معنای جداسازی سایر تعارضها از باجخواهی عاطفی است. همه تعارضهای موجود در یک رابطه به باج خواهی عاطفی برنمیگردند، اما چگونه میتوان این را تشخیص داد؟
تفاوت اصلی این است که آیا شریکتان واقعا به دنبال راهکار است یا فقط میخواهد برنده شود. کسانی که صادقانه خواستار حل تعارضها هستند با درنظر گرفتن احساسات و تمایلات شریک خود، آزادانه درباره خواسته خود صحبت میکنند. آنها به طور آشکار و متمرکز سعی میکنند سرچشمه تنش را پیدا کنند و نقش خود را در ایجاد آن درک کرده و بپذیرند. قربانیان باج خواهی عاطفی نیز به هیچ وجه نباید مشوق ادامه رفتار باج خواه شوند.
همه ما، هرچند بعضی بیشتر از دیگران، در معرض باج خواهی عاطفی و احساسی هستیم. همه این ها به معدودی از ویژگیهایی که برخی افراد را آسیبپذیرتر میکند، مربوط میشود. این ویژگیها شامل نیاز به مهر تأیید دیگران، درماندگی در مواجهه با مسائل، اعتماد به نفس پایین و تمایل به حفظ دیگران است. به احتمال زیاد، افرادی که این خصوصیات را دارند نیازهای باج خواه را نسبت به نیازهای خویش در اولویت قرار میدهند.
همانگونه که میدانیم، باجخواهی اغلب فقط یک بار رخ نمیدهد، بلکه به یک چرخه تبدیل میشود. هنگامی که تسلیم باجخواهی میشویم، از این جهت که آبرو و ارزش ما در معرض بدنامی قرار گرفته است، احساس شرمساری میکنیم. به این دلیل اراده ما برای مقاومت دربرابر باج خواهی، دفعه بعد حتی ضعیفتر خواهد شد. اگرچه قربانیان باج خواهی را نباید بابت آن چه اتفاق میافتد مقصر دانست، اما آنها مسئول مقاومت در قبال این باج خواهی هستند.
راههای مقابله با باج گیری عاطفی
چطور میتوانیم از افتادن در دام باج خواهی جلوگیری کنیم؟ اولین کار این است که در برابر تحریکات باج خواه واکنش نشان ندهیم. احتمال دارد باج خواهان سعی کنند فضایی پرتنش ایجاد کنند که باعث شود قربانیان شان احساس کنند اگر سریعا از آن ها پیروی نکنند، مدام آسیب خواهند دید. برای اجتناب از این مسئله، قاطع باشید و کمی برای خودتان زمان بخرید.
گفتن جملاتی مانند: «الان نمی توانم به شما جواب بدهم، کمی به من زمان بدهید تا فکر کنم» یا«الان آمادگی تصمیم گیری را ندارم. بگذار بعدا درباره آن صحبت کنیم» برای کش دادن زمان عالی است. حتی اگر باج خواهان واکنشی دوستانه نشان ندادند، نگران نشوید، صرفأ حرفهای خود را تکرار کرده و آرامش خود را حفظ کنید.
در نظر داشته باشید که برنامههای آنها، برنامه شما را تعیین نمیکند. شما اولویتهای خودتان را دارید که درست به اندازه اولویتهای دیگران مهم هستند. بنابراین، تاحد نیاز برای واکنش نشان دادن به مسئله پیش رو برای خود زمان بخرید. آنگاه در مسیر جلوگیری از الگوهای سو استفاده در رابطه تان خواهید بود.
قدم بعدی، ایجاد یک فضا بین خودتان و موقعیت است. این فاصله گرفتن برای رسیدن به یک دید کلی از جر و بحث بین تان، به شما کمک خواهد کرد. اگر نگاه کردن به قضیه از یک دید بیرونی برای شما دشوار است، در عوض این سؤالات را از خود بپرسید:«شریکم چه چیزی میخواهد؟ چگونه از من درخواست کرد؟ هنگامی که با او موافق نبودم چطور واکنش نشان داد؟»
سپس، به واکنشهای عاطفی خود فکر کنید تا ببینید آیا آنها نقاط کور و یا توهمهای آگاهانه را نشان میدهند یا خیر. احساساتی مانند«مسئول شادمانی او هستم؛ او به من نیاز دارد؛ من تنها کسی هستم که او دارد»،«اگر این بارتسلیم شوم، دیگر من را تحت فشار نخواهد گذاشت» یا«اگر از خواستههای او رنجیده خاطر شوم، خیلی خودخواهم» علائم خطر هستند. اگر به شما احساس به دام افتادن، وحشت زدگی، بیهودگی، عصبانیت یا گناه دست داده است، درباره آن چه که این احساسات را تحریک می کند بیاندیشید. آیا باج خواه به شما کم محلی میکند، چشمانش را از روی شما بر میگرداند، اشک میریزد یا فریاد میزند؟
از این افکار یادداشت برداری کنید تا بین اعمال او و واکنشهای خود ارتباطهایی پیدا کنید. این توجه دقیق به جزئیات، شما را آماده میکند که یکبار و برای همیشه به چرخه باج گیری احساسی و گروکشی عاطفی پایان دهید. برای خود حدودی تعیین کنید و برای خاتمه دادن به باج خواهی عاطفی اقدام کنید.
اگر متوجه شدید که قربانی باج خواهی عاطفی هستید و میخواهید آن را تمام کنید، چه کاری باید انجام دهید؟
در زیر چند نکته بسیار مهم مطرح شده که شما را در این مسیر راهنمایی می کند.
برای پایان دادن به باج دهی عاطفی اول حدود خود را بشناسید
اگر پس از بررسی کارهای شریکتان و واکنشهای خود، برایتان مشخص شد که رفتار سوءاستفاده گرانه او شما را نگران میکند، از این مسئله چشمپوشی نکنید. بلکه عمیقتر شوید و ببیند چه زمانهایی به محدوده شما نفوذ میشود. به این ترتیب هروقت در آینده او از حد خود فراتر برود شما متوجه خواهید شد. همچنین بهتر میتوانید حدود همدیگر را بشناسید و شریکتان دقیقا میداند شما چه چیزهایی را تحمل میکنید و چه چیزهایی را نه.
در این مرحله، روش برقراری ارتباط با شریکتان نیز بسیار مهم است. به او حمله یا توهین نکنید؛ بلکه با درک، روراست و آرام باشید. از ناراحتی او اظهار پشیمانی کنید و بگویید که میدانید چرا چنین احساسی دارد، اجازه دهید بداند که در عین حال که برای نظر او احترام قائلید، باید در این مورد با هم موافقت کنید که به تفاهم نمیرسید.
همچنین میتوانید صادق باشید و به او بگویید که نمیتواند با ایجاد احساس گناه در شما چیزی از شما بخواهد و اگر شما چیزهای متفاوتی را بخواهید به معنای پایان دنیا نیست. این اظهارات هم از شدت یافتن دعوای شما جلوگیری میکند و هم پایبندی به الویت هایتان را تضمین میکند.
در آخر به یاد داشته باشید که تغییر عادات شخص باج خواه و رابطهای که دارید، زمانبر است. بهبود ارتباطات، تعیین حد و حدود جدید و تفکر دقیق به شما کمک میکند تا اطمینان پیدا کنید که دیگر قربانی باج خواهی عاطفی نخواهید بود. همچنین ممکن است زمان آن باشد که رابطه را تمام کنید. همه چیز بستگی به میزان تلاشی دارد که شما و شریکتان برای ایجاد تغییر صرف میکنید.
لازم نیست حس کنید اسیر رابطهتان هستید. با یادگیری تشخیص علائم باج خواهی عاطفی و تاثیراتی در زندگیتان میگذارد، میتوانید به سمت دفاع از خود و تعیین حدود و ایجاد تغییر در رابطه تان گام بردارید. به ندای درونتان گوش دهید. اگر حس میکنید شریکتان بی جهت پرتوقع و بی منطق است، راحت با این تفکر کنار نیایید. به احساساتتان گوش دهید و به واکنشهای ترس و گناه خود توجه داشته باشید. برای اینکه از خودتان دفاع کنید، بدانید که چه موقع و چرا احساس ضعف میکنید. وقتی بفهمید چه اتفاقی دارد میافتد، متوجه میشوید که لازم نیست چنین احساسی داشته باشید.