یه باشگاه کنار خونه ما هست که من هر وقت فرصت کنم میرم ورزش می‌کنم. مربی باشگاه از اون مربی‌هاست که مدام داد می‌زنه می‌گه بزن، ادامه بده …

خلاصه این قدر آدم رو می‌دوونه که بالا بیاری، بعد هم که می‌ری خونه تا سه روز بعد با نشستن رو توالت درگیری داری. من عاشق این کلاس هستم، تا جایی که می‌شه سعی می‌کنم از دستش ندم. چند روز پیش، دو نفر بین تمرینات هی می‌رفتن سر گوشی‌شون و اون رو چک می‌کردن. خب من واقعا نمی‌فهمم چی رو چک می‌کنن. ایمیل؟ اینستاگرام؟ شایدم یه عکس عرقی از خودشون پست میکنن؟ نمی‌دونم واقعا! موضوع اینه که چرا اصلا باید وسط یه تمرین یه ساعته همش برن سراغ گوشی شون؟!

مربی هم هی از کوره در می‌رفت و داد میزد اون گوشی لعنتی رو بذارین کنار، ما هم هی وسط تمرين مات و مبهوت می‌ایستادیم بهشون نگاه
می‎کردیم. این اتفاق دو سه بار تو کلاس افتاد. تا اینکه من تصمیم گرفتم بگم:

“واقعا تو گوشیت چیزی هست که نمی‌تونه نیم ساعت منتظر بمونه؟ شایدم داری سرطانی چیزی مداوا می کنی؟”

خب البته می‌دونم روش خوبی برای آشنا شدن نبود. خب، عصبانی شده بودم. مطمئن بودم که حق با من بود، من چیزی رو گفتم که بقیه هم داشتن بهش فکر می‌کردن. اون روز بعد از این‌که رفتم خونه و داشتم سر نشستم رو توالت با بدنم کلنجار می‌رفتم، اتفاقات تو باشگاه رو یه بار دیگه مرور
کردم. از خودم پرسیدم: چرا این قدر عصبانی شدم؟ چرا گوشی انقدر منو ناراحت می‌کنه؟ چرا آدمایی که کل کنسرت در حال فیلم گرفتن با گوشیشون هستن حال منو این‌قدر بد می‌کنن؟ مشکل چیه؟ شاید من زیادی سخت می‌گیرم؟

گوشی‌های هوشمند چطور توجه و تمرکز ما را از بین می‌برند؟

می‌دونین، به نظرم توجه تنها چیزی که ما واقعا مالک اون هستیم، تمام دارایی‌هامون رو ممکنه از دست بدیم، ارتباطات‌مون ممکنه نابود بشن، بدنمون فرسوده می‌شه، حتی خاطرات و هوش و استعدادمون هم به مرور زمان کمرنگ می‌شن، اما این توانایی ساده که به ما این امکان رو میده که انتخاب کنیم به چه چیزی توجه کنیم، هرگز از بین نمیره. من فکر می‌کنم برای داشتن یه زندگی سالم و شاد، باید یاد بگیریم توجه‌مون رو به چیزهایی که واقعا نیاز داریم معطوف کنیم و از توانایی ها و استعدادمون به صورت مؤثر استفاده کنیم.

به خاطر همین هست موضوع گوشی تو باشگاه این قدر منو عصبانی می‌کنه. ما موقع ورزش کردن هم نه تنها باید رو نظم فیزیکی و انجام درست حرکات تمرکز کنیم بلکه باید روی نظم ذهنیمون هم تمرکز کنیم. اینکه وسط ورزش ده دقیقه یه بار مجبور شیم بایستیم چون یه نفر دیگه می‌خواد به دوست
دخترش تکست بده یا با رئیسش حرف بزنه اصلا الا خوب نیست؛ این کار یه جور “آلودگی توجه” ایجاد می‌کنه. درست مثل آلودگی هوا که باعث میشه همه آسیب ببینن، وقتی یه نفر توانایی تمرکز یا کنترل توجه خودش رو نداره، توجه و تمرکز بقیه رو هم مختل می‌کنه. این رفیقمون تو باشگاه هی می‌رفت سراغ گوشیش، مربی داد میزد برگرده، ما هم مجبور می شدیم بایستیم.

با گوشی‌های هوشمند و اینترنت که دیگه تقریبا همه جا در دسترس هست، آلودگی توجه به شدت افزایش پیدا کرده، بدون اینکه حتی نسبت بهش آگاه باشیم. واسه همین هم هست که اگه موقع خوردن شام په نفر شروع کنه به تکست دادن، عصبانی می‌شیم، یا وقتی تو سینما یه نفر گوشیش رو در میاره و خیلی موقعیت های دیگه.

عدم توانایی حفظ توجه در آدم‌های دیگه، توجه ما رو هم مختل می‌کنه. می دونین مثل چی می‌مونه؟ مثل کشیدن سیگار. سیگار نه تنها به خود فرد سیگاری آسیب میزنه، بلکه به ریه‌های آدم‌های اطراف اون فرد سیگاری هم آسیب میزنه. حالا قضیه گوشی‌های هوشمند هم همینه. حواسمون رو پرت می‌کنه، اگه در حین مکالمه باشیم، مجبور می‌شیم سکوت کنیم، دچار پرش فکر می‌شیم و ممکنه حتی نکته اصلی که می‌خواستیم بگیم رو فراموش کنیم. ارتباطمون با طرف مقابل رو خدشه دار می‌کنه، چون نمی‌تونیم با تمام وجود و اون طوری که لازمه شش دانگ حواسمون به اون باشه.

گوشی‌های هوشمند حتی می تونن به صمیمیت بین فردی هم لطمه بزنن. حالا وایسین! مثل سیگار که آسیب‌های درازمدت هم داره، شواهد نشون دادن گوشی‌های هوشمند به توجه و خاطرات ما آسیب‌های درازمدت هم میزنه. دوپامین اضافی‌ای که موقع استفاده از گوشی، دیدن یه عکس یا یه تکست در مغز ما ترشح میشه، در دراز مدت به کارکرد مغز لطمه وارد می‌کنه. ممکنه به نظرتون بیاد که دارم زیاده روی می‌کنم و با خودتون بگین: اوہ چقدر بزرگش می‌کنی! جو نده بابا، یه کلاس ورزشی رفتی دیگه، این چرت و پرت‌ها چیه میگی!

اما من واقعا سر حرفم هستم. هنوز هم فکر می کنم این گوشی‌ها بیشتر از اون چیزی که به نظر میاد می‌تونه ما رو به فنا بده. من متوجه شدم سال به سال که می گذره، برای من نشستن یه جا و نوشتن یه مقاله سخت تر از قبل شده و این فقط به دلیل افزایش عواملی که حواس منو پرت می‌کنن نیست، بلکه به خاطر کاهش توانایی من در مقابله با این حواس‌پرتی هاست.

الان یه جوری شده انگار بعضی از آدما اگه مدام گوشی‌هاشون رو چک نکنن، چه اتفاق فاجعه باری میفته. فرقی نمی‌کنه به تماشای اجرای نوازندگی بچه شون رفتن، پشت فرمون هستن یا با همسرشون برای خوردن یه شام رمانتیک بیرون رفتن، انگار مجبورن مدام چک کنن. این پدیده همه جا داره اتفاق میفته و دیگه کم کم داره تبدیل به یه هنجار اجتماعی میشه و من امیدوارم که روزی برسه که آدما همون قدر که به سر و وضع شون اهمیت میدن، به توجه شون هم اهمیت بدن و ازش مراقبت کنن، اگه مشغول کاری هستن، اگه دارن ورزش می‌کنن، اگه قراره با عزیزان شون وقت بذارن، تو اون لحظه فقط توجهشون رو به کاری که مشغولش هستن معطوف کنن! اگه غیر از این باشه، لحظات زندگی رو مفت باختید رفقا…

توجه تنها چیزی که شما واقعا مالک اون هستید. به هر کسی که طالبشه، توجه بدید… مفت خرجش نکنید!

Rate this post