به احتمال زیاد این جمله رو شنیده باشید: «مردای خوب همون مردای بدی هستن که هنوز دستشون رو نشده!». اگه هم نشنیده بودید، خب الان دیگه خوندینش!
همینطور که دارید به جمله بالا فکر میکنید به این نظر فروید هم فکر کنید که میگه: « زندگی متمدنانه بدون درجاتی از خودسانسوری و سرکوب تقریبا غیر ممکنه.»
اما تمدن و غریزه کجا به تعادل میرسن و تفاوتهای زنها با مردها در این موضوع چیه؟
مهمترین ویژگیهای یه مرد واقعا خوب!
مرد خوب مردیه که همه حرفها رو نمیزنه
مرد خوب یاد گرفته که همه چیزو نگه، برای همین اینقدر خوب به نظر میاد. خیلی چیزها از ذهن مرد خوب میگذره که به خودش اجاره نمیده به زبون بیاره. مرد خوب ترجیح میده مهربون باشه تا کاملا صادق و نترس. احتمالا هم حق داره چون نمیتونه همزمان هم مهربون باشه هم کاملا صادق!
مرد خوب مردیه که قلدر نیست
مرد خوب نیتش اینه که قلدر نباشه، پسر بدی نباشه. چون که خودش تو مدرسه به اندازه کافی از دست قلدرها و جاهلها زجر کشیده و اصلا دلش نمیخواد دوباره اون فاز و شرایط رو تجربه کنه.
مرد خوب مردیه که با خانوما مهربونه، بدون توقع!
مرد خوب با مادرش و خواهر کوچیکش مهربونه. خانوما رو دوست داره، به عنوان دوست و نه صرفا معشوقه یعنی بدون نگاه جنسی. این قضیه باعث میشه کنار اومدن با بعضی از جنبههای غریزهاش، براش سخت باشه. جنبههایی از غریزه که اولویتهای عجیب و غریبی دارن.
مرد خوب مردیه که خیلی راحت شرمنده میشه
مرد خوب خیلی راحت شرمنده میشه. مثلا وقتی با همسرش میره رستوران و زنش داره درباره عمل جراحی عمهاش توضیح میده، اینکه دکترها مجبور شدن کل رباط عضله رو ترمیم کنن، ولی نصف حواس مرد خوب پیش یکی از پیشخدمتهای خوشگله، شایدم پیش یه آدم دیگه تو رستوران. ممکنه این فکر بیاد تو سرش که یه رابطه سریع و بیاهمیت داشته باشه، مثلا با یکی از بهترین دوستهای همسرش.
وقتی زنش میگه همه سایتهای پورن تهوع آورن، برای خانومها تحقیر کننده هستن و مردایی که تو این سایتها میچرخن یه مشت آشغال هستن، مرد نارنین با تمام وجود با زنش موافقه، ولی بعد با عذاب وجدان ممکنه ساعتها تو اینجور سایتها وقت صرف کنه.
مرد خوب مردیه که آزادی خواهه
مرد خوب آزادی خواهه، طرفدار برابری حقوق زن و مرده و ممکنه عمیقا با برنامههای فمینیستها همدلی کنه. ولی با همه اینا، تو فانتزیها و خیال بافیهای جنسیش دوست داره مستبد باشه، زور بگه و خشن باشه.
خودشم این تناقضات رو و رقابت بین قسمتهای مختلف طبیعتش رو درک نمیکنه. خودشم در حیرته که نظام ارزشیش یک ثانیه قبل و بعد از اوج لذت جنسی، زمین تا آسمون فرق میکنه.
ساکت کردن مرد خوب کاری نداره
مرد خوب میتونه برادر شما، پدرتون یا دوستتون باشه. مرد خوب حس میکنه که اگه به هیجانات و فانتزیهای جنسیش اعتراف کنه، دیگه کسی دوستش نداره.
شما خانمها بدون اینکه توجه کنید یا بخواید، مرد خوب رو ساکت میکنید. ساکت کردن مرد خوب کاری نداره. خودش کوچکترین نشانههای ناخرسندی و حساسیت شما رو میبینه و متناسب با اون خودش رو سانسور میکنه.
مرد خوب همون مرد بدی نیست که هنوز دستش رو نشده!
شاید تا به حال به این نتیجه رسیده باشید که مرد خوب اصلا هم مرد خوبی نیست. یه قالتاق موذیه!
ولی نه به هیچ وجه. مرد خوب واقعا خوبه.
موضوع اینه که:
خوبی شاید اون چیزی نباشه که ما فکر میکنیم. خوبی این نیست که هیچ نوع میل آسیبرسان در درونمون نداشته باشیم. خوبی یعنی بلد باشیم این امیال رو خاموش کنیم. خوبی تا حد زیادی به معنای رازداریه. خوبی دستاورد سرکوب کردن خواهشهاست.
اینجوری نیست که مردهای خوب فکرای بد نداشته باشن. مردهای خوب فقط به شدت به این متعهدن که این فکرها رو در حد احساست خام درهم و برهم نگه دارن و بهش جامع عمل نپوشونن. مرد خوب حاضر همه کار بکنه که عزیزانش در اثر جنبههای مشکلساز تخیلش دچار درد و غم نشن و البته خوبی و نازنین بودن بهایی داره.
بهای مرد خوب بودن چیست؟
خوب بودن بهایی داره. همیشه درجاتی ار نارضایتی، دوری و سردی در مردان خوب وجود خواهد داشت، چون نمیتونن کاملا خودشون باشن. این موضوع ممکنه طی دههها خطرناک بشه. مشخصه که همسران مردان خوب نمیتونن جنبههای تاریک شوهرشون رو تحمل کنن، ولی اگر اینقدر قوی و شجاع باشن که حداقل این مسئله رو درباره مردها در نظر بگیرن، نتیجه ممکنه شکوفایی رابطه فراتر از حدی باشه که میتونن تصور کنن.
ما هر چقدر هم به خاطر خوبی یک نفر باهاش صمیمی باشیم، این صمیمیت هیچه، پیش اون صمیمیتی که حاصل شرمنده نکردن و تحقیر نکردن جنبههای نه چندان خوبه آدمهاست.