آدمهایی که دچار نشخوار فکری (به انگلیسی: Mind Rumination) هستن، نمیتونن مسائل رو آسون بگیرن، قبل از شروع کارها، تمام تلاششون رو میکنن که هر احتمال و پیامدی رو در نظر بگیرن، سبک سنگین کنن و برنامه ریزی داشته باشن.
مغزشون هر اتفاقی رو بارها و بارها قرقره می کنه. یکی از دلایل رایج نشخوار فکری، نا امن در در دوران کودکیه؛ بچهای که محیط زندگیش ناامن باشه، ناچاره با مشاهده دقیق، بالا پایین کردن همه چی، زیر نظر گرفتن ریزترین جزئیات، از خودش در برابر واکنشهای احتمالی بقیه محافظت کنه و محیط قابل پیش بینی تری بسازه.
البته که این شیوه در کودکی کارسازه ولی در بزرگسالی پوست آدم رو میکنه و این حالت آماده باش دائمی، شدیدا فرسوده کننده هست. خب طبیعتا جنگیدن و تلاش برای حذف این خصیصه، خیلی جواب نمیده و چارهای نداریم جز اینکه از جنبههای مثبتش استفاده و تبعات منفی ش رو مدیریت کنیم. حالا برای اینکه بدونید، چه کارهایی میتونه کمک کنه تا بهتر بتونید نشخوار فکری تون رو مدیریت کنید ادامه مطلب رو بخونید.
درمان نشخوار فکری
سعی کنید زیاد از حد با افراد آسونگیر و بیخیال معاشرت نکنید؛ در کنار چنین افرادی احساس امنیت روانی شما به خطر میفته و همین باعث میشه خودتون رو وادار کنید تا به جای دیگران فکر کنید تا نکنه علامت خطر و پیشبینی مشکلی، از قلم افتاده باشه؛ به عنوان مثال، سفر رفتن با چنین افرادی، میتونه این احساس رو در شما به وجود بیاره که در حال مدیریت یک اردوی مدرسه برای فرزند خردسال تون هستید!
به خاطر توانایی تون در فکر کردن به جزئیات، شما به راحتی میتونید نقش حافظه خارجی رو برای مغز اطرافیان تون بازی کنید، یعنی به جاشون فکر کنید و تصمیم بگیرید. پس برای شما شکل دادن مرزهای مشخص و سالم، با اطرافیان نزدیک، بسیار مهمه و بهتره که هر از چندگاهی، با فاصله گرفتن از اونها و خلوت کردن با خودتون، به ذهنتون استراحت بدید.
نخشوار فکری، مدام داره باعث ترشح آدرنالین در بدن شما میشه؛ پس پرداختن به فعالیتهای امنی که به کمترین درجه برنامه ریزی نیاز داشته باشن برای شما توصیه میشه.
مثلا ورزش هایی مثل یوگا یا دویدن، میتونه به آرامش تون کمک بکنه. از طرف دیگه، تمرکز روی کاری که به تمرکز نیاز داشته باشه، اما دستور العمل مشخصی رو دنبال کنه، مثل شمارش معکوس سه تایی از صد به صفر، بافندگی و دوخت و دوز، گوش دادن به موسیقی های ریتمیک، همه برای آروم و منظم کردن امواج مغزی تون مفید هستن. اگر متوجه شدید که دارید تو افکارتون غرق میشید تمرکزتون رو فقط، به کاری که باید در 5 دقیقه آینده انجام بدید معطوف کنید؛ مثلا از خودتون بپرسید:
- الان باید چیکار کنم؟
- الان به چی نیاز دارم؟
تا حد ممکن سعی کنید به جای افکار درونی، روی دنیای خارجتون تمرکز کنید، روی حواس پنجگانه؛ صدا هایی که میشنوید و اشیایی که اطرافتون میبینید. دوش آب سرد در مورد کنترل نشخوارهای فکری بسیار کمک کننده هست.
این روش رو کم کم امتحان کنید، تا جایی که به دو سه دقیقه موندن زیر آب 15 درجه برسید؛ در مواقعی که کنترل افکارتون رو از دست دادید، این دو سه دقیقه میتونه هر فکری رو از مغزتون خارج کنه.
حالا اگه احساس تون اینه که اصلا نمیتونید حریف نشخوار فکری تون بشید و در برابرش کاملا مستاصل هستید و هر راهی رو برای مقابله باهاش امتحان کردید و شکست خوردید، نیاز نیست نگران چیزی باشید، لطفا با یه متخصص روانپزشک یا روانشناس گفتگو کنید. اونها بهتون با آموزش مهارتها یا در صورت نیاز، به کمک دارو، کمک میکنن تا شما بتونی کنترل افکارت رو دستت بگیری و از انرژی ذهنت تو جاهای مفیدتر بهره ببرید.