من زمان زیادی رو صرف این موضوع کردم که چطور میشه کار پیدا کرد. دیگه هممون می دونیم پیدا کردن کار چقدر پیچیده و سخته. مدارک تحصیلی مثل سابق پشتوانه محکمی واسه اینکه فکر کنی کار خوبی پیدا میکنی نیست.
طبق مطالعاتی که انجام شده 45 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی زیر 25 سال، یا کار پیدا نمیکنن یا مشغول کاری میشن که نیاز به مدرک دانشگاهی نداره. این تازه آمار جهانيه، وضع تو کشور ما به مراتب داغونتر از این حرفاست. از این آدما کم نیستن دور و برتون: فارغالتحصیل زیستشناسی تو کافه قهوه سرو میکنه، مترجم تو سوپرمارکت کار میکنه، فارغالتحصیل حقوق تو اسنپ کار میکنه و … اینا رو میبینیم و خب طبیعیه که وحشت کنیم.
اما چه کار کنیم که بیکار نمونیم؟
دانشگاه معمولا چیز زیادی به آدم یاد نمیده!
کار هست ولی نیروی کار خوب نیست! وقتی تمام دوران تحصیل عیاشی کردی و با تقلب و دو دره بازی واحداتو پاس کردی و هیچوقت نرفتی ببینی تو دنیا دارن تو رشتهات چه کاری میکنن و حتی مرزهای دانش تو رشتهات رو نمیشناسی بهتره یادت باشه که سهمت از بازار کار بسیار ناچیز خواهد بود. بخصوص تو جامعهایی که رانت و پارتی و پلنگ بودن نقش مهمی تو بازارش داره! پس نکته اول، دانشگاه هیچی بهت یاد نمیده جز علف پیچیدن تو خوابگاه، کنار بوفه سیگار کشیدن، پز دادن با پینک فلوید و متالیکا گوش دادن و مهارت در لاس زدن و … با اینا هم هیچوقت آبی برات گرم نمیشه.
پس اگه میخوای بعد تموم شدن درس و دانشگاه بیکار نمونی، لا به لای کارات، سرچ کن، بخون، تو يوتيوب ویدئو ببین، کلاسهای آنلاین دانشگاههای درست و حسابی ثبت نام کن، وب سایتهای تخصصی کارت رو دنبال کن، آدم حسابیهای رشتهات رو تو اینستا بجای دلقکهای اینستاگرام فالو کن.
فعالیت در شبکههای اجتماعی
اگه درسات تموم شده و هنوز نتونستی یه صفحه اینستاگرامی مختص به کارت، رشتهات و تخصصات درست کنی یعنی رسما به فنا رفتی. هیچ فرق نمیکنه که جراح قلب باشی، مربی ورزشی باشی، حسابداری خونده باشی، فیزیک هستهای رشتهات باشه یا یه روانشناس باشی، باید بلد باشی با دانشات برای عدهای جذاب باشی و توجه آدمها رو بتونی جذب تخصصت بکنی. اگه نمیتونی یا تا الان نتونستی یعنی یه جای کارت میلنگه! برای کسب و کار پر رونق، قدرت شبکههای اجتماعی رو نادیده نگیرید. شما موظفید تو این حوزه وارد بشید و اضطراب ناشی از ناشناختههای این حوزه رو به
جون بخرید و کارتون رو استارت بزنید.
آماده کردن رزومه کاری
رزومه نوشتن رو یاد بگیرید، اصلا کار سخت و پیچیدهای نیست، فقط نظم و ظرافت تو نوشتنش مهمه! تا جایی که میتونید در پیگیری ثبات داشته باشید، با ثبات پیگیری کنید! آیه از آسمون نیومده که حتما چون فلان رشته رو پدر و مادرت بهت تحمیل کردن یا خودتون یه خبطی کردید و وارد رشتهای شدید که دوستش ندارید حتما بخواید ادامهاش بدید، بهتره تا قبل از سی سالگی هر کاری و هر رشتهای رو تجربه کنی و به خودت سخت نگیر و جیگر تجربه های جدید رو داشته باش ولی بعد سی سالگی لازمه تو تخصصت عمیق تر شی و بری جلو و ظريف تر کارت رو عمق ببخشی.
برای مصاحبه کاری آماده شید
در ادامه یه سری استراتژی رو آوردم که با به کار بردن اون میتونین حتی با کسایی که کاندیدای بهتری برای شغل مورد نظرتون هستن رقابت کنین. این تکنیک ها کمکتون میکنه که تو هیچ مصاحبه شغلی رد نشید. اما یه راز کوچولوی کثیف تو کل این ماجرا نهفته است، اونم اینه که مصاحبه یه مهارته و مثل هر مهارت دیگهای با پیدا کردن قلقش میتونی به نحو احسن انجامش بدی.
می دونم، اگه فقط عملکرد شغلی تون ملاک بود، خیلی عالی بود، اما خب تو دنیای عجیب ما داستان اینطوری جلو نمیره. بخواید باور کنید یا نکنید، اینکه بتونین یه شغلی رو بدست بیارین، ارتباط زیادی به عملکردتون در اون شغل نداره، میدونم منصفانه نیست، قرار هم نیست تغییر کنه اما شما میتونین از همین مسئله به نفع خودتون استفاده کنین. اکثر آدما، حتی متخصصها نسبت به رشد این مهارت بی توجه هستن، بنابراین شما با یه کوچولو تلاش میتونین ازشون جلو بزنین. خب، قبل از مصاحبه به نکاتی که میگم خوب دقت کنید.
نکات مهمی که باید برای پذیرفته شدن در مصاحبه کاری رعایت کنید!
بنویسین، تمرین کنین و ضبط کنین
یه سری سوالها تو هر مصاحبهای پرسیده میشن و لازمه اونا رو بدونین:
- کجاها تا حالا کار کردی؟
- یه کم درباره خودت میگی لطفا؟
- چه نقاط ضعف و قوتی داری؟
- تا حالا پیش اومده یه چالشی رو هندل کنی؟
- شده تیمی رو مدیریت کنی؟
- شده تو پروژه ای شکست بخوری؟
- چی باعث شد به کار در مجموعه ما علاقهمند بشی؟
- اگه الان جایی مشغول به کار هستی چرا میخوای ترکش کنی؟
با جواب درست و حسابی دادن به همین چند تا سوال، کلی از راه رو رفتین. یادتون باشه با فیالبداهه جواب دادن به این پرسشها امتیازی نمیگیرین! فقط کافیه من من کنید، کلک تون کندهس! پس چند دقیقه وقت بذارین و درباره این سوالها فکر کنین. حواستون باشه، پاسختون به این سوالها خوبه در حد دو سه دقیقه باشه، نه بیشتر و نه کمتر! مختصر و مفید. باید داستان خودتون رو خیلی خلاصه تعریف کنین، به کارایی که کردین اشاره کنین، برای محل کارتون چه درآمدزاییهایی داشتین، چه پروژههایی رو مدیریت کردین. سعی کنین خودتون رو به بهترین شکل ممکن توصیف کنین، انگار دارین یه فیلم سینمایی رو تو دو دقیقه خلاصه میکنین، منتها حواستون باشه داستانتون مثل فیلم هندی نشه.
واسه تمرین کردن، درست همون لباسهایی که قرار روز مصاحبه بپوشین رو به تن کنین، گوشیتون رو بذارین رو به رو تون و از خودتون فیلم بگیرین. می دونم ممکنه به نظر احمقانه و عجیب بیاد، اما فیلمتون رو بارها نگاه کنین و ایراداتون رو پیدا کنین. از اینکه از خودتون انتقاد کنین نترسین. نگاه کنید تا دستتون بیاد که چقدر روان و سلیس صحبت میکنین؟ ژستتون چطوره؟ آیا لبخند میزنین یا تو قیافهاید؟ آیا ارتباط چشمی برقرار میکنید؟ لحن صحبت کردنتون جسورانه و محکمه یا منفعلانه و مغرورانه؟
همچنین میتونین از کمک خانواده و دوستانتون استفاده کنین، میتونین ازشون خواهش کنین نظراتشون رو درباره نحوه معرفی خودتون بدن و اگه پیشنهادی دارن بهتون بگن.
حالا بریم ببینیم طی مصاحبه چه کنید؟
مأموریت شما گرفتن شغل مورد نظرتونه، اینکه فکر میکنین خیلی مناسب اون کار نیستین مهم نیست، فقط تمام تلاشتون رو بکنین تا خوب به نظر بیاید! همزمان به هر جا که فکر میکنین شرایط خوبی داره رزومهتون رو ارسال کنین، اینطوری هم خودتون دستتون برای انتخاب بازه و هم اگه کارفرماها فکر کنن شما پیشنهادات دیگهای هم دارین، سریعتر اقدام میکنن و از نظر مالی هم شرایط بهتری هم براتون فراهم میکنن.
نکته مهم اول: حواستون به رفتارتون باشه
از لحظه اول مصاحبه، مصاحبه کننده ها دارن شماها رو با نفرات قبلی که روی همون صندلی نشسته بودن مقایسه میکنن. اینو نمیگم که خودتون رو ببازین اما حواستون به رفتار و ویژگیهایی که از خودتون نشون میدین، باشیه. در طول مصاحبه ممکنه ازتون سوالات تخصصی سختی پرسیده بشه، واقعیت اینه که خیلی وقتها منظور مصاحبه کننده از پرسیدن این سوالات، گرفتن جواب درست نیست. یه مصاحبه کنندهای بود که میگفت من همیشه سوالاتی رو میپرسم که خودم تا روز قبلش جوابش رو نمیدونستم، بس که سخت و پیچیدهس، پس هدفم از طرح کردنش اصلا این نیست ببینم طرف آیا سوادش رو داره یا نه. هدفم اینه که ببینم طرف چطور قراره پاسخ بده، چقدر رو برخوردش کنترل داره، رویکرد حل مسئلهاش چطوره، میتونه آیا راه حلش رو واضح بیان کنه، میتونه خیلی صادقانه در مورد کمبود دانشش حرف بزنه یا همش میخواد به مزخرف گفتنش ادامه بده!
نکته مهم دوم: به سوالات خصوصی جواب ندید
اگه دیدید ازتون سئوالات خصوصی پرسیده میشه، این جمله رو فراموش نکنید: «ببخشید، من امروز تو یه جلسه کاری و حرفهای حاضر شدم و دلیلی نمیبینم که ازم سوالات شخصی و خصوصی پرسیده بشه.» دقت کنید شاید مصاحبه کننده هم منتظر شنیده این جمله باشه. پس شروع نکنید از سیر تا پیاز زندگیتون رو بریزید وسط دایره!
نکته سوم: بعد از مصاحبه حتما تشکر کنید
و اما نکته آخر، بعد از مصاحبه یادتون نره که حتما تشکر کنین، مثلا میتونین بگین بابت وقتی که گذاشتین ممنونم من این ادب شما رو نشون میده، سرتون رو بلا نسبت مثل چی نندازین پایین بیاین بیرون. راستی داشت یادم میرفت، ممکنه شما رزومه کاری درستو حسابی نداشته باشید، باز هم تأکید می کنم، در بسیاری از اوقات انتخاب بر مبنای سطح سواد شما نیست، فاکتورهای دیگهای در انتخاب شما اثرگذاره! شاید براتون منطقی نباشه اما باور کنید در مورد خیلی از کارفرماها و کارآفرینهای خاورمیانه این موضوع صادقه.
در آخر این نکته رو همیشه تو ذهن داشته باشید که همه کارفرماها یه آدم با کاراکتر سالم، منعطف، نظمپذیر و در خدمت تیم ولو با رزومه صفر رو به یه فوق تخصص خودشیفتهی شکننده از خود راضی ترجیح میدن، چون سواد و تخصص رو میشه به آدما یاد داد ولی انسانیت و تواضع باید تو پر قنداقت باشه!